آوریل 28, 2017

چه خبر از کتابخوانی؟ (5) : جمع بندی کتاب “راهنمای انتخاب یک نام موفق”

پیش‌نوشت. دو هفته پیش، در مطلبی کتاب راهنمای انتخاب یک نام موفق را معرفی کرده و پاراگراف هایی از فصل‌های ابتدایی آن را در وبلاگم نوشته بودم (+). در این نوشته، درباره نیمه دیگر این کتاب خواهم نوشت و سعی خواهم کرد در انتها به جمع بندی کوتاهی برسم. اصل نوشته: همانطور که قبلا هم اشاره کرده‌ بودم، کتاب “راهنمای انتخاب یک نام موفق”، کتابی ساده و روان است و مطالب مطرح شده در آن می‌تواند برای نام‌گذاری یک محصول، یک فروشگاه، یک خدمت جدید، و یا هر چیز دیگری که نیازمند برند باشد، استفاده شود. نویسنده کتاب، بعد از فصل‌های […]
آوریل 28, 2017

حرفهای روزمره (2). گوگل: “اگر دوست نداری، خب نگو!”

دیروز و وقتی داشتم اکانت جیمیل برای خودم می‌ساختم، نکته‌ای توجهم را به خودش جلب کرد. پاسخ های مربوط به سوال جنسیت تغییر کرده بود: ‌ ‌ گزینه‌ی Rather not say (ترجیح می‌دهم نگویم) به گزینه های این پاسخ اضافه شده بود که تا جایی که یادم هست، قبلا چنین اصطلاحی اینجا نبود. راستی، گوگل که با دقت بسیار بالایی می‌تواند سن و جنسیت ما را حدس بزند، دیگر چه نیازی به پرسیدن این سوال از ما دارد؟ شاید می‌خواهد میزان محافظه کاری یا حتی دروغ گویی ما را هم بسنجد؟ ‌ ‌ پی‌نوشت. دو لینک مرتبط: با دیدن این موضوع، یاد […]
آوریل 24, 2017

Grammarly: a wonderful tool for learning English grammar in use

NOTICE: this text is a practice for me, so it’s OK for you to ignore that. as I wrote before, writing in English is an interesting way for improving our English. sometimes, we want to write a text for ourselves, as a practice or homework. it’s OK. but in few times we want to write a text for someone that don’t know us, or for an official organization to email it (maybe something like a request or a proposal). and you don’t want to have an odd mistake in it. I experienced this situation in last week. in this case, […]
آوریل 23, 2017

چه خبر از کتابخوانی؟ (4) : “اصول و فنون مذاکره”

به عنوان مطلب مربوط به کتابخوانی این هفته قصد دارم بخش‌هایی از کتاب اصول و فنون مذاکره را برای شما بنویسم. اما قبل از آن و به عنوان معرفی کتاب، به ذکر معتبرترین تعریفی که شنیدم اکتفا می‌کنم: کتاب آقای شعبانعلی، جزو کامل ترین کتابهای علم مذاکره هستند و من هم اغلب اوقات آن را کنار دستم دارم و به آن رجوع می‌کنم … (نقل از حافظه) دکتر حیدری؛ پدر علم مذاکره در ایران همانطور که می‌توان حدس زد، متن کتاب با همان ادبیات و لحن رایج محمدرضا در روزنوشته‌ها – که به نوعی امضای محمدرضا در نوشته‌هایش است – نوشته شده. همچنین، متن […]
آوریل 22, 2017

تصمیم گیری بر اساس ترس یا رویا ؟

پی‌نوشت (چرا این نوشته را نخوانیم). قبلا هم گفته بودم که ربط دادن اتفاقاتی که در دنیا می‌بینم و می‌شنوم به هم را دوست دارم. ذهنم هر از گاهی یکی از این ربط های جدید را کشف می‌کند و این کار برای خودش جذاب است. هر چند ممکن است برای دیگران جذاب باشد یا نباشد. از طرفی، مطلبی که الان به ذهنم رسیده، به تنهایی بیانگر تمام دیدگاه من نیست و احتمال دارد موجب برداشت اشتباه حرف من شود. اما با این وجود نمی‌خواهم مدام پرانتز باز کنم و اما و اگر بیاورم و توضیح بدهم. با این توضیحات، اگر […]
آوریل 20, 2017

دو راه پیدا کردن ایده برای نوشتن

به نظرم موقع پیدا کردن موضوع برای نوشتن، کلا دو جور میتونه ایده به ذهنمون برسه (لااقل برای من خیلی وقت ها اینطوری بوده). گاهی وقت ها میشه، چیزی رو می‌بینم یا اتفاقی میوفته یا به هر طریقی، یک موضوعی به ذهنم میرسه که با خودم میگم عجب موضوع خوبی پیدا کردم برای نوشتن. اما وقتی نوشته‌ام تمام میشه، میبینم واقعا معمولی شده. تا جایی که اگه به خاطر وقتی که بابت نوشتنش گذاشتم نباشه، شاید اصلا منتشرش نکنم. گاهی هم میشه، موضوع پیدا نمی‌کنم برای نوشتن. به این در و اون در می‌زنم. وبلاگ دوستان رو می‌خونم. گالری موبایلم رو زیر و […]
آوریل 19, 2017

تمرین زبان بدن در بانک!

پیش‌نوشت. تا جایی که من می‌فهمم، تکیه بر خوانده ها درباره زبان بدن از کتابها و مقالات، و تلاش برای تحلیل و آنالیز آدمهای اطراف طبق آن کتابها و مقالات، کاری علمی نیست. آنهم کتابها و مقالات غیر بومی که طبیعتا و با توجه به فرهنگی بودن شدید این بحث، نمی‌توانند در فرهنگ ما چندان کاربردی داشته باشند. بنابراین کل نوشته‌ زیر را صرفا به عنوان مشاهده و خیال‌پردازی نویسنده در نظر بگیرید (هر چند برایم جالب است که این زبان بدن را در بانک های دیگر هم به دفعات مشاهده کرده‌ام). اصل نوشته: به نظر می‌رسد برای افرادی که به مترو […]
آوریل 18, 2017

تجربه‌ی من در مدیریت زمان (4) : ثبت فعالیت ها در اکسل

پیش‌نوشت. (آنچه گذشت!) چند وقت پیش بود که احساس کردم گفتگو درمورد تجربه های شخصی با موضوع مدیریت زمان می‌تواند به بهتر فکر کردن و ایده‌های خوبی منجر شود و در چند قسمت، مطالبی را در این باره نوشتم. در قسمت اول سری نوشته هایم با موضوع مدیریت زمان، به پیش زمینه‌های حرف زدن درباره مدیریت زمان پرداختم و گفتم که اگر هدف مشخص نداشته باشیم (یا اهدافِ خیلی زیاد یا گنگ و نامشخص و بدون اولویت بندی داشته باشیم)، اساسا دغدغه‌ای با نام مدیریت زمان و استفاده بهینه از زمان چندان معنا پیدا نمی‌کند. در واقع، سوال اول و […]
آوریل 17, 2017

کلیپ گنجشک ، پدر و پسر ؛ نسخه اصلی و کپی

1 چند وقت پیش، دوست خوبم حمید طهماسبی در وبلاگ خود به تبلیغی اشاره کرده بود (+) که قبل‌تر‌ها تلویزیون آن را پخش می‌کرد. کلیپی که در آن پدری مسن و سالخورده، کنار پسرش (که در حال خواندن روزنامه است) نشسته و با دیدن گنجشک، چند بار از او می‌پرسد : “اون چیه؟ “… اگر حوالی سال 88 اهل دیدن تلویزیون بوده باشید، احتمالا این کلیپ را هم – که در میان پیام‌های بازرگانی پخش می‌شده – دیده باشید: ‌ ‌ ‌ ‌ 2 این تیزر، از آن تبلیغاتی بود که دوستش می‌داشتم. اما چند سالی بود که آن را ندیده بودم و از خاطرم […]
آوریل 16, 2017

چه خبر از کتابخوانی؟ (3) : “راهنمای انتخاب یک نام موفق”

پیش‌نوشت. قاعدتا باید پست های مربوط به کتابخوانی را شنبه ها بنویسم (با خودم اینطور قرار گذاشته بودم). اما کوچک بودن این کتاب و شوق به پایان رساندن آن قبل از انتشار این مطلب، باعث شد این نوشته را یک روز به تاخیر بیاندازم. با خودم گفتم: فردا حتما دو سه ساعتی را به کتاب اختصاص بده و وقتی تمام کردی، در وبلاگ گزارشش را بنویس. اما مثل خیلی از برنامه‌ها که با هزار امید و آرزو، آنها را بدون انعطاف طرح ریزی می‌کنم، امروز هم از صبح آنقدر کارهای مختلف غیر برنامه ریزی شده بر سرم ریخت که تا الان […]