مارس 26, 2017

از تاکسی، تا قلیان و تا فتحعلی شاه قاجار

پیش‌نوشت. متن زیر طولانی، پراکنده و حاوی برداشت‌های شخصی است و کمترین ویرایش روی آن انجام شده. به‌نظرم گزینه‌ی مناسبی برای خواندن نباشد. اصل نوشته: مقدمه دیروز برای دیدن چند دوستِ عزیز، دل به جاده زده و کنار مسافرکش گرامی نشسته بودم. معمولا در این مواقع، هندزفری به گوشم می‌گذارم و سعی می‌کنم چیز مفیدی گوش بدهم – یا لااقل تحلیل ها و دغدغه های غیر مفید نشنوم. اما این بار آقای راننده کمی آشنا بود – یا من اینطور احساس می‌کردم. این بود که فکر کردم شاید قطع کردن حرف او و درآوردن هندزفری، بی ادبی باشد. صبر کردم تا […]