مارس 21, 2017

همچنان برای برنامه ریزی سال نو (حرفهای پراکنده)

پیش‌نوشت. احتمالا فایل محمد رضا را (که در پست قبل اشاره کردم) دانلود کرده اید. نمی‌دانم فرصت کرده‌اید آن را پر کنید یا نه. من دیروز آن را پر کردم. کار راحتی نبود. و باید اعتراف کنم که خیلی از فیلد ها هم خالی ماندند. اما نکته‌ای به نظرم می‌رسد که اینجا می‌نویسم: موفق ها قصاب های خوبی هستند… پارسال وقتی کتاب “اعتراف های یک تبلیغاتچی” – نوشته دیوید اگیلوی – را می‌خواندم، در همان صفحات اول و در بین داستان چیزی خواندم که از آن موقع تابه حال بارها به یاد آن افتاده‌ام ( آنچه اینجا می‌نویسم کاملا نقل […]
مارس 20, 2017

خانه تکانی در روابط (میکرواکشن سال نو)

احتمالا شما هم تجربه کرده‌اید که تعداد روابطی که یک فرد می‌تواند بطور همزمان داشته باشد و مدیریت کند، محدود است  (البته منظورم رابطه‌ی واقعی است و نه «دوستی‌های لایکی» در شبکه‌های اجتماعی). حال می‌خواهد این روابط، روابط کاری باشند؛ یا روابط عاطفی؛ یا روابط دوستی؛ یا رابطه‌ی استاد و شاگردی یا… به عبارت دیگر، چون «توجه» ما، منبعی محدود و مشخص است، احتمالا تعداد توجه‌هایی که می‌توانیم به افراد اختصاص دهیم، نمی‌تواند از عدد مشخصی بیشتر شود. با این استدلال و به واسطه‌ی مطلبی که قبلا در قسمت دوازدهم «با متمم تا عید نوروز» خوانده بودم،  تصمیم گرفتم که در اولین […]
مارس 19, 2017

به بهانه عید نوروز

اگر کمی رفتار ها رو کمی بررسی کنیم، عید نوروز هم پدیده ی جالبی است برای فکر کردن. متن زیر را امروز عصر و به بهانه عید نوروز نوشتم. اما سرم شلوغ شد و فرصت نشد منتشرش کنم. به بهانه نوروز الان که این متن را می‌نویسم، خیابان شلوغ است. انگار بیشتر مردم در پی آجیل و میوه هستند. کسانی که میوه می‌خواهند دارند بین وانت بار های میوه فروش و مغازه دارها می‌چرخند و مدام گله می‌کنند که چرا کیفیت یکی پایین است و قیمت دیگری بالا. و چرا رویای – شاید کودکانه‌ی – جنس خوب و قیمت ارزان، هنوز […]
مارس 18, 2017

چه خبر از کتابخوانی؟ (1) : “MBA به زبان ساده”

پیش‌نوشت. همانطور که اینجا نوشتم (و دوستانم هم کلی لطف کردند و زیر آن نظرهایشان را نوشتند) فعلا از گذاشتن خلاصه‌ی کتاب روی وبلاگ منصرف شده‌ام. البته این سنت را ادامه خواهم داد، اما با مکانیزم دیگری. به عبارتی، همچنان خلاصه روی سایت منتشر خواهم کرد، اما چطورش را خودم هم هنوز نمی‌دانم. از طرفی، یک ایده‌ی جایگزین برای منتشر کردن خلاصه‌ی کتاب در شنبه‌ها به ذهنم رسیده (کامنت علی، که حرفهای محمدرضا جان را یادآوری می‌کرد، منشا این ایده بوده). 1- اینکه بیایم و از کتاب‌هایی که طی هفته خوانده‌ام، چیزی را تعریف کنم. شاید هم گاهی نظری از […]
مارس 17, 2017

پنجشنبه آخر سال

پیش‌نوشت. این نوشته کاملا آشفته است. اما قصد ندارم ویرایشش کنم. پیشاپیش از اشکالات نگارشی و عدم انسجام آن عذر می‌خواهم. اصل نوشته: معمولا به سر مزار نمی‌روم. به نظرم وقت گذاشتن برای مرده‌ها – از هر نوعی که باشد – وقت تلف کردن است. مادربزرگ من – آخرین بازمانده‌ی مادربزرگ و پدربزرگی ام – چند ماه پیش به رحمت خدا رفت. طبیعتا خیلی ناراحت شدم (خدا رفتگان شما را هم بیامرزد). یکی از آشنایان گفت: “تو که دوربین داری، بیا و از خانه‌ی او عکاسی کن. عکسها یادگاری می‌مانند و … .” وقتی این پیشنهاد را داد، به نظرم […]
مارس 15, 2017

تلاش برای دیدن دنیا از نگاه دیگران (کاریکاتور)

در پست قبل گفتم که دیدن روندهای مجموعه‌های موفق را دوست دارم. و اینکه دیدن سیر صعودی متمم هم – به عنوان مجموعه‌ای که آن را موفق می‌دانم – همیشه برایم جذاب بوده و هست. یکی از کارهایی که متمم قبلا انجام می‌داد، فرستادن ایده متمم بصورت فایل پی دی اف و انتهای هر هفته بود. کاریکاتور هم، پای همیشگی بخش‌های انتهایی این مجموعه‌ها بود. چند دقیقه پیش، اتفاقی افتاد که یاد این کاریکاتور افتادم. گفتم آنرا با شما هم به اشتراک بگذارم. در زیر آن، متمم جملاتی نوشته بود که این جمله در ذهنم ثبت شده: اگر وادار شدید از […]
مارس 15, 2017

فکرهای صبحگاهی 25 اسفند: “آیا گذر زمان نسبی است؟”

امروز صبح – موقع خوردن صبحانه – با خودم فکر می‌کردم که: “امروز تازه 25 ام است! انگار خیلی وقت پیش بود که 20 ام و 21 ام بود! …” نمیدانم. شاید به خاطر بیشتر شدن حجم کاری باشد. یا شاید به خاطر نزدیک شدن به آخر سال و اثر روانی ناشی از نقطه پایان… تا جایی که یادم می‌آید اینطور بوده که سرعت گذر زمان همیشه رو به افزایش بوده. که روزها و هفته ها یکی بعد دیگری سپری شوند.. دوباره تقویم را نگاه می‌کنم. دوباره با خودم می‌گویم: خدا را شکر که لااقل چهارشنبه است! اگر سه شنبه بود دیگر […]
مارس 14, 2017

جستجوی مطلب مفید، در سایت یک سخنران انگیزشی

چند هفته پیش که می‌خواستم درباره‌ی موضوعی مطلبی را در وبلاگم بنویسم، با استفاده از گوگل به سایت یک سخنران انگیزشی رسیدم. البته این سخنرانی که از او حرف می‌زنم، قبلا فقط در حوزه‌های فردی سخنرانی انگیزشی داشت و لطف می‌کرد و با دریافت مبالغ نسبتا بالا، مردم را در رسیدن به موفقیت و متحول شدن همراهی می‌کرد. اما احتمالا با انگیزش خود و مدیریت بسیار بینظیر اهمال کاریِ خود، توانسته بود سخنران انگیزشی فروش هم بشود (هر چند احتمالا خود را سخنران «علمی» فروش و مدرس مهارت‌های فردی می‌داند یا خطاب می‌کند). موضوعی که پی آن بودم، از موضوعات کسب و […]
مارس 12, 2017

تلاش برای یادگیری زبان، با روش‌های عملی

پیش‌نوشت. در تمام این نوشته، منظور از زبان، زبان انگلیسی است! نمی‌دانم زبان شما چطور هست. اما زبان من حول و حوش متوسط است. در بعضی از مهارتها، کمی بالاتر از متوسط و در بعضی پایین‌تر. تا بحال بارها شده که تصمیم بگیرم زبانم را بهتر کنم. بعضا تا حدودی هم موفق بوده ام، اما تابحال این روند ها دنباله دار نبوده. می‌دانم خوب است، اما … فکر می‌کنم زبان انگلیسی از آن موضوعاتی است که همه می‌دانیم مهارت در آن می‌تواند به موفقیت ما کمک قابل توجهی بکند، اما همچنان خیلی از ما آنطور که باید و شاید برای بهبود […]
مارس 11, 2017

کپی رایت، حقوق مولف و دزدی … راه درست کدام است؟

1 فردا شنبه است و من مطابق معمول باید خلاصه‌ی کتاب‌هایی را که طی هفته خوانده‌ام روی وبلاگ قرار بدهم. همانطور که قبلا هم گفتم، ایده‌ی قرار دادن خلاصه‌ی کتاب، مربوط به امین آرامش عزیز بود و همین ایده‌ باعث شد کتابخوانی ام – بعد از چند ماه که تقریبا صفر شده بود – دوباره جان بگیرد و کم کم شروع شود (+). این هفته‌ هم به همین منوال گذشت و من برای هر فصلی که تمام می‌کردم، خلاصه‌ای از نکاتی که متوجه می‌شدم را در برگه‌ای می‌نوشتم. البته در نوشتن خلاصه‌ها، سعیم – مثل قبل – بر این بود که […]