1. چرا این نوشته را مینویسم!؟
چند روز پیش بود که تلفنی با دوست خوبم امین کاکاوند صحبت میکردم که یکدفعه صحبت از وبلاگها شد و امین گفت: چرا دیگر وبلاگت را به روز نمیکنی؟…
گفتگو ادامه پیدا کرد و لحظاتی بعد به پایان رسید، اما یکی از نتایج ملموس آن گفتگو برای من چند بار آپدیت وبلاگم در روزهای اخیر بود که با توجه به کمکاری ماههای قبل از آن، نسبتا خوب بود (لااقل خودم راضی هستم!).
امروز به این فکر میکردم که اگر گفتن، تذکر یا مواخذه یک دوست واقعی برای ما انقدر اهمیت دارد، شاید من هم بتوانم تاثیر مثبتی در جهت آپدیت وبلاگ دوستان داشته باشم؛ و به همین بهانه، این نوشته را نوشتم.
2. خب؟..
اولین کاری که از دستم بر میآمد این بود که همزمان با آپدیت لیست وبلاگهای دوستانم، وبلاگهایی که از ابتدای زمستان تاکنون مطلبی منتشر نکرده بودند را از سایر وبلاگها جدا کنم.
دومین کار هم تصمیمی بود که برای خواندن و چکیدهنویسی برخی مطالب آموزنده از نوشتههای دوستانم گرفتم. که اگر عمر و فرصتی باشد در روزهای ابتدایی هر هفته آنها را منتشر خواهم کرد.
فعلا کار دیگری به نظرم نمیرسد. اما به سهم خود تلاش میکنم تا علاوه بر الزام به بهبود مهارتهای فردی، نویسندگیمان هم بهتر شده وارتباط وبلاگیمان در جامعه متممیها حفظ شود.
پینوشت. یکی از دوستان چند روز پیش برایم نوشته بود که وبلاگش را به لیست اضافه کنم، اما امروز که میخواستم این کار را بکنم ایمیل را نتوانستم پیدا کنم.. دوست عزیزم. اگر این متن را میخوانی، ضمن عذرخواهی به خاطر حجم شلوغی اخیرم، لطفا دوباره اسم و آدرس وبلاگت را برایم بفرست.
16 Comments
به نظرم یک ابزار خوب برای دیدن پایداری در نوشتن نگاه کردن به نمودار رتبه الکسا است. وقتی میبینی این نمودار خیلی فراز و نشیب داره احتمالاً بشه برداشت کرد که اون دوست ما خیلی منظم نمینویسه.
جالب بود علی. دقت نکرده بودم..
مرسی که نظرت رو نوشتی 🙂
مرضا جان
به روز نشدن به دلیل نداشتن مطالعه و سنگین بودن مطلب و نیاز به هضمش است. وگرنه من هم مرض نوشتن دارم و البته روزانه داستان می نویسم که صرفا در بخش «داستان های من» آپلود می شوند و در صفحه اصلی نمی آیند.
با مهر
یاور
سلام یاور جان
کامنتت را در وبلاگت خواندم. خوشحالم که حس میکنم «در مسیر» هستی..
حرفت را میفهمم و قبول دارم. من هم کمی شلوغ هستم این روزها. اما میدانی، با خودم میگویم محمدرضا هم که معلم ماست و همه میدانیم حجم فعالیت او را، هر چند وقت یکبار وبلاگش را آپدیت میکند. چرا ما نمیکنیم؟..
البته من صرفا خواستم عامل مشوقی باشم – در حد توانم – و اتفاق خوبی در زندگی وبلاگیمان؛ مثل امین کاکاوند برای خودم :)
پایدار باشی و رو به توسعه.
به به … به به :))
خیلی هم کار خوبی کردی که از آن به بعد وبلاگت رو بیشتر به روز کردی.
کامنت یاور عزیز رو خوندم و گفتم یک تجربه شخصی رو اینجا بگم.
مدتی من زیاد توی وبلاگم نمینوشتم. دلیلش هم همین دلیل یاور بود که مطالعه زیاد نداشتم و همهش وسواس این رو داشتم که الان اومدیم و نوشتم که چی؟ وقت خواننده رو تلف کردم من اونوقت.
اما بعد از یه مدتی که هی نوشتن پست جدید رو به تعویق میانداختم متوجه شدم که ناخودآگاه هیچ کار خاصی نمیکنم و مطالعهم هم به شدت کم شده و یادگیری با سرعت کمتر از حد معمول و مفید دارم.
احساس میکنم خود وبلاگ نویسی مستمر و منظم باعث میشه آدم احساس مسئولیت کنه و بیشتر بخونه و بیشتر بره جلو.
یک چیز خوبی هم که وبلاگ نویسی داره اینه که خوانندهها و دوستهای وبلاگی پیگیری کارت میشن که این برای من خیلی ارزشمنده. وبلاگ شخصی خودم رو که بگذریم 🙂 ولی یه مدتی هست که دیمانسه کمکار شده واقعا و این موضوع برای من و همتیمیهام واقعا آزاردهنده هست اما اون روز یکی از افرادی که دنبالمون میکرد پیگیر شد و پرسید چرا پست نمیذارین. جدای از شرمندگی به قدری خوشحال شده بودم که باید میدیدی. نتیجه این که الان داریم یک برنامه بهتر میچینیم برای تولید محتوامون.
امیدوارم همیشه منظم و با کیفیت به تولید محتوا ادامه بدی روی این وبلاگ 😉
اقا من بقیه حرفام رو با تو تلفنی زدم. دیگه اینجا چیزی به ذهنم نمیرسه.
فقط اینکه به قول بچهها؛ مرسی که هستی :))
سلام مرضا جان گاهی اوقات من اینقدر درگیر زندگی و کار و گرفتاری های روزمره میشم که بعد از یک هفته به این تیجه میرسم که نه تنها حرفی برای گفتن ندارم بلکه در اون هفته حتی فکر هم نکردم! و سرم و انداختم پایین و شبیه ماشین رفتم جلو. به همین خاطره که ترجیح میدم با مغز خالی ننویسم 🙂 ولی هیچوقت این فاصله ی بین نوشتن ها طولانی نشده
سلام فواد عزیز.
من به عنوان یک خواننده جمله آخر تو رو تایید میکنم. و اتفاقا حرفم هم همین هست که «کار داشتن» یا «حرفی برای گفتن پیدا نکردن» دلایل خوبی برای ننوشتن وبلاگ نیستن. فقط شاید بهونههایی باشن که ما برای خودمون درست کردیم..
مرسی که کامنت گذاشتی 🙂
ایده خوبی است، البته ذکر دو نکته را لازم میدانم:
اول اینکه نوشتن ما در وبلاگ شخصی باید طوری باشد که از آن لذت ببریم. اگر بخواهیم به خودمان فشار بیاوریم که حتما چیزی بنویسیم و به نوعی یک مسئولیت برای خودمان ایجاد کنیم و بعد آن را از سرمان باز کنیم، نتیجه زیاد جالب نخواهد بود. گاهی ممکن است یک نویسنده هر هفت روز هفته هم حرفی برای نوشتن داشته باشد و هم حال و حوصله نوشتن را. گاهی هم ممکن است یک هفته کلا توان نوشتن حتی یک مطلب کوتاه را هم نداشته باشد.
دوم اینکه بهترین راه برای دوری از مشکل به روز رسانی نشدن دراز مدت وبلاگ این است که نوشتههای خودمان را همان زمانی که آماده شد بدون برنامه منتشرش نکنیم. بهتر است پستها را زمانبندی کنیم و طبق یک برنامه زمانی و تداول خاص پیش برویم. مثلا هفتهای یک یا دو مطلب در روزهایی از پیش معین شده (مثلا دوشنبهها و چهارشنبهها) در وبلاگ مطلب منتشر کنیم. از این طریق، هم خوانندههای وبلاگ میدانند چه زمانی باید منتظر محتوای جدید باشند و هم نویسنده فرصت پیدا میکند که با آرامش به تولید محتوا بپردازد و از برنامه عقب نماند.
مرسی که نظرت رو نوشتی بهراد عزیز.
البته من هیچ وقت با «پست برای آینده» به این شکلی که شما گفتید ارتباط برقرار نکردم. شاید در آینده این روش رو امتحان کنم.
[…] همانطور که در اینجا نوشتم، قصد دارم تا هر هفته لیستی از مطالب وبلاگهای […]
در جواب این سوال که چرا وبلاگ را بروز نمی کنیم؟ باید اضافه کنم یکی از دلایل شخصی من برای بروز نکردن وبلاگ، این هست که احساس می کنم مطلبی که نوشته ام، به درد انتشار نمی خورد.
یک دفترچه پر از مطالب منتشر در وبلاگ دارم که به نظرم هنوز ارزش انتشار را ندارد و یا حداقل زمان مناسبش فرا نرسیده!
عباس عزیز. شاید باور نکنی اما تقریبا همه بچههای متمم (لااقل همه بچههایی که من با اونها صحبت کردم) همینطور فکر میکنند. یک نکتهای در وبلاگ لیلا میخواندم همین دیروز، به این اشاره کرده بود..
چون با لیلا موافقم که «باید» منتشر کنیم تا یاد بگیریم چگونه بنویسیم، و ترغیب بشیم به رفتن به دنبال آموزههای جدید، لینک لیلا رو اینجا میگذارم:
کلمه، کلمه میآورد
مطلب خوبی بود، و خیلی کمک کرد. ممنونم.
[…] به سنت تصمیمی که دو هفته قبل گرفتهام، برخی از مطالبی که در […]
سلام؛ علاوه بر متن نوشته اصلی که بسیار تلگنر خوبی بود کامنت ها هم بسیار جالب بودند و حاوی نکات آموزنده ممنون امیدوام به زودی من هم از شر این بهانه خلاص شوم و صفحه ویرگول و سایت شخصی ام را به روز کنم .