پیشنوشت (مقدمه). وقتی با خودم فکر میکردم که بحث بازاریابی ویروسی را چطور شروع کنم، به ذهنم رسید که شاید یکی از راههای شناخت جغرافیای بازاریابی ویروسی، اشاره به سایر انواع بازاریابی باشد.
به عبارتی، برای اینکه بتوانیم سگ را تشخیص دهیم، شاید خوب باشد که گربه و ببر و شیر و روباه را هم ببینیم.
از طرفی، با این روش مجبور نیستیم به تعاریف خشک و علمی اشاره کنیم و میتوانیم با دیدن مصداقهای سایر انواع بازاریابی (که در نگاه اول ممکن است شبیه به هم به نظر برسند)، تلاش کنیم تا بهتدریج، به درکی از بازاریابی ویروسی برسیم.
اصل نوشته:
بیایید برای شناخت بهتر چارچوب بازاریابی ویروسی، مفاهیم دیگری را مرور کنیم.
مفاهیمی که هر چند ممکن است با هم (و با مفهوم بازاریابی ویروسی) همپوشانیهایی داشته باشند، اما مفاهیم مستقلی هستند.
فعلا اینها به ذهن من میرسند:
در این نوشته، دو مورد اول را با هم بررسی میکنیم:
وقتی در بازاریابی، برای ارسال پیام از مخاطب اجازه میگیریم [تلویحا یا صریحا]، وارد قلمرو بازاریابی اجازهای شدهایم.
مثلا هیوا، با گرفتن ایمیل افراد در وبسایت آموزش زبان خود (+)، از آنها برای ارسال ایمیل اجازه گرفته، و در هر بار ارسال پیام هم این اجازه را تمدید میکند.
تصویری که اینجا میبینید در انتهای یکی از ایمیلهای خبرنامه او نوشته شده (باکس قرمز رنگ را من روی شکل اضافه کردم) :
ایده پخش پیام از طریق افرادِ موثرِ جامعه، اینفلوئنسر مارکتینگ (یا بازاریابی از طریق تاثیرگذارها) نام دارد.
همان گروهی که گلدول آن را در کتاب the tipping point ، ارتباطدهندگان یا connectors مینامد. هابهای شبکه؛ افرادی که “تعداد” ارتباطهای زیادی دارند.
یک نوع استفاده از افراد موثر، استفاده از منبعی است که شبکههای اجتماعی به عدهای ارزانی داشته، یعنی «کیلو» های زیادی از دنبالکنندگان.
یکی از مثالهایی که اخیرا از اجرای این ایده دیدهام، ارسال گوشی جدید ایسوس برای کاربرانی با تعداد فالوئر بالا در اینستاگرام بود. پیامی که به گوش میلیونها کاربر اینستاگرام رسید :
برای مثال، صرفا این ویدئو «+» حدود 980 هزار بار دیده شده و با سرچ هشتگ #ذنفون٣مکس در اینستاگرام، میتوانید بقیه عکسها و کلیپهای این کمپین را هم ببینید.
شاید برایتان جالب باشد که در فضای بین الملل، تا چند میلیون دلار هم برای چند پست اینستاگرامی پرداخت میشود (+).
نوع دیگری از استفاده از افراد خاص، تبلیغات با استفاده از افراد سرشناس و سلبریتیهاست که همکاری سیروان خسروی و اکس، و همچنین کریم باقری و بنسر، دو نمونه از آن به شمار میرود.
فکر میکنم تا حدودی با مفاهیم بازاریابی اجازهای و بازاریابی با استفاده از افراد موثر آشنا شدیم.
در مطالب بعدی، موارد مانده را با هم مرور کرده و سپس بطور مفصلتر، به مفهوم بازاریابی ویروسی میپردازیم.
پینوشت. متمم در جایی، فهرست انواع بازاریابی را لیست کرده که شاید مرور آن برایتان مفید باشد (اینجا).
4 Comments
در مورد افراد تاثیرگذار در اینستاگرام
معیار محبوبیت افراد چیست؟
یعنی تعداد فالورهای یک نفر کافی است تا به او تبلیغ بدهیم؟
مثلا در همین کمپین ایسوس هر کسی بالای 50 هزارتا داشته جزو تبلیغ کنندگان قرار گرفته؟
و سوال دیگه اینکه این روش برای هر محصولی قابل اجرا هست؟
مثلا موبایل یک وسیله هست که همه استفاده میکنند ولی اگر کسی بخواد نرمافزار CRM را به این طریق تبلیغ کنه آیا امکان پذیر است؟
سلام علی جان.
تا جایی که من میدونم، اینفلوئنسر مارکتینگ بحث پیچیدهای هست (البته اگه بخوایم علمی بررسیاش کنیم، وگرنه همینطوری فلسفی کاری نداره 😉 ) و منم درباره اش چیز زیادی نمیدونم.
البته تا جایی که من میدونم، “محبوبیت”، نه به معنای محبوب بودن، که معمولا با “تعداد ارتباطات” سنجیده میشه. اگه بخوان شاخص بذارن، به قول خودت، تعداد Impression احتمالا جزو شاخص های مهمه. به همراه تعداد مشارکت و چند تا پارامتر دیگه.
قاعدتا باید از لحاظ علمی سنجیده بشه که با چه افرادی میخوایم به هدفی که در نظر داریم برسیم. اما اینکه تو کمپین ایسوس این کار رو کردن یا نه، نمیدونم.
از طرفی، نمیدونم این کمپین رو میشه تایید کرد یا نه. من صرفا به عنوان نمونه آوردمش.
میدونی چی میخوام بگم؟
به نظرم نه تنها CRM ، که همین تلفن هم – که یک کالای عمومی و خیلی شفافه – شاید نشه با این روش تبلیغ کرد و به اعتبار برند ضربه نزد.
البته این چیزی که مینویسم رو به عنوان اظهار نظر داخل تاکسی در نظر بگیر، ولی به نظرم (اگه بخوام خیلی حدی حرف بزنم) اینکه ما محصولمون رو بدیم به یک دلقک، هر چقدر هم شاخص Impression , share , comment و … هم بالا باشن، احتمالا خیلی ها بگن : این گوشی مناسب ما نیست، چون نمیخوایم شبیه اون دلقک به نظر بیایم…
[…] در مطلب قبلی، دو نگرش از مفاهیم بازاریابی (بازاریابی اجازهای و […]
[…] ابتدا مروری کوتاه به برخی انواع بازاریابی داشتیم (اینجا و […]