یکی از تغییرات چند سال گذشته من، صفر شدن زمان گذراندهام پای تلویزیون است.
نگرش به هدر رفتن عمر پای تلویزیون، که از حدود ده سال پیش و در دوران دبیرستان توسط معلمی مهربان (آقای والی) در من شکل گرفته بود، در سالهای اخیر و با معلم مهربان دیگری (محمدرضا شعبانعلی) تکمیل شد.
این مقدمه را گفتم که بگویم اینطور که از وبسایتهای ترانه فهمیدم، علی زند وکیلی ترانهای برای تیتراژ مجموعه تلویزیونی «زیر پای مادر» خوانده است.
در این دو روزی که ترانه را دانلود کردهام، بارها و بارها آن را گوش کردهام.
گفتم شاید شما هم با تلویزیون بیگانه باشید، اما این ترانهی زیبا را دوست داشته باشید:)
لینک به ترانه آخرین رویا در سایت نکسموزیک
متن ترانه:
برگرد، عاشق ترین همدرد، آخر چگونه از خیالت بگذرم، برگرد و غمگینم مکن
شبها، ای آخرین رویا، من بی تو از رویای خود تنهاترم، تنهاتر از اینم مکن
مرا بگیر آتشم بزنو، جان بده به منو، در سپیده ی جان روشن باش
مرا ببین ای که بی تو منم، بی تو میشکنم، ای تمام جهان با من باش
شمع توام تو ببین، در اشک من بنشین، ای روشنای جهان رو سوی سایه مکن
بی من مرا (مرو) به سفر، از گریه ام مگذر، ای بی تو من نگران از من گلایه مکن
مرا بگیر آتشم بزنو جان بده به منو در سپیده جان روشن باش
مرا ببین ای که بی تو منم بی تو میشکنم ای تمام جهان با من باش
6 Comments
محمدرضا جان
ممنون که حال خوبِ گوش دادن به این ترانه ی دلنشین رو به اشتراک گذاشتی. حالم خیلی خوب شد از شنیدن اینهمه زیبایی.
چه هدیه ی نابی، مخصوصا تو لحظات دم سحر ؛)
ممنون 🙂
سلام صدیقه. خوشحالم که دوست داشتی 🙂 تو لحظات زیبای سحرت برای من هم دعا کن.
مرسی که نظرتو نوشتی ؛)
محمدرضاى عزيز ، وقتى تو كه جوونى يادت نمياد توقع دارى من يادم باشه :))
ولى من هم گشتم باور كن يادم نيست بنظرم يكمى ديگه سلول هاى خاكسترى مغز رو بسوزون بلكه به نتيجه برسى ؛)
باز هم كمك خواستى روى حافظه ى من حساب كن :))
ای بابا :))
من تا جایی که میشد سوزوندم. نبود :))
فقط یه تیکههایی ازش یادمه ولی اصلا یادم نیست زیر چه مطلبی با هم درباره اون برچسبها حرف زده بودیم!
بازم سعی میکنم و امیدوارم یادم بیاد :))
قربانت.
ممنون محمدرضا. چقدر این آهنگ بهم چسبید چند بار گوش دادم تا حالا.
سلامت باشی علی جان. خوشحالم که دوست داشتی 🙂