در کسب‌وکار، نامحدود بازی کنید | معرفی کتاب بازی بینهایت (سایمون سینک)

کتاب بازی بینهایت اثر سایمون سینک - پشت جلد و روی جلد تصویر کراپ شده

پیش‌نوشت صفر: از آنجا که من در برنامه بازاریابی دیجیتال کتاب بازی بینهایت با نشر نوین همکاری دارم، ممکن است بخش‌هایی از این نوشته – بطور ناخواسته – اغراق‌آمیز بوده و یا دارای سوگیری باشد.

پیش‌نوشت یک: اگر شما هم سایمون سینک را از سخنرانی‌ها و خصوصا ویدیوی تد معروف او بشناسید، ممکن است مثل من به کتاب‌های او کمتر دقت کرده باشید. شاید هم از قبل کتاب‌های او تحت عنوان با چرا آغاز کنید (+) و رهبران آخر غذا می‌خورند (+) را در قفسه کتابفروشی‌ها دیده باشید.

آخرین کتاب سینک هم با عنوان بازی بی‌نهایت (The Infinite Game) در اکتبر ۲۰۱۹ منتشر و همزمان به فارسی ترجمه شده. کتابی که معرفی آن، موضوع نوشته‌ای است که می‌خوانید.

اصل نوشته:

همیشه در ذهنم سایمون سینک را جزو انسان‌هایی می‌دانم که نانِ هنرِ خود در داستان‌گویی را می‌خورند. به عنوان یک نمونه مشخص، داستان تجربه او در هتل چهارفصل و کارمندی که «عاشق» کارش است، به نام نُوا، از مدت‌ها قبل در ذهنم حک و بارها مرور شده (قبلا درباره آن نوشته‌ام: +).

در «بازی بی‌نهایت» هم استفاده از داستان‌ها برای انتقال مفاهیم، یکی از نقاط قوت کتاب محسوب می‌شود.

کتاب با داستان نبردی از سوی ویتنام شمالی برای غافلگیری نیروهای آمریکا در روز عید تِت، جشن سال نو ویتنامی‌ها، آغاز می‌شود. نبردی که اگرچه امریکایی‌ها را غافلگیر کرد، در نهایت مانند غالب نبردها، تلفات سنگینی برای ویتنام و سهم بسیار کمتری برای آمریکا به همراه داشت.

و یک سوال:

چطور می‌توانید در اکثریت قابل توجهی از نبردها پیروز شوید و تلفات زیادی به دشمن خود تحمیل کنید، اما کماکان جنگ را ببازید؟

بقیه کتاب که به طرح ایده اصلی یعنی تمایز میان بازی‌های نامحدود مثل کسب‌وکار، و بازی‌های محدود مثل مسابقه فوتبال پرداخته را می‌توان به نوعی پاسخ به همین سوال دانست.

در یک مسابقه فوتبال، بازیکنان حریف مشخص، قوانین همواره ثابت و اهداف همیشه شفاف هستند. هر بازی با سوت داور شروع شده و در انتها با سوت پایان خاتمه پیدا می‌کند.

اما در کسب‌وکار مرزهای تاثیرگذاری رقبا چندان شفاف نیستند. آنچه امروز محبوب است ممکن است فردا طرفداری نداشته باشد و بازی با هیچ سوتی شروع نشده و پایان نمی‌یابد؛ بلکه همواره ادامه می‌یابد – با ما و رقبایمان یا بدون هر کدام از ما.

نخستین نتیجه چنین نگرشی، تغییر اهداف متناسب با بازی‌های نامحدود است:

در بازی‌های نامحدود، هدف پیروزی در رقابت نیست؛
باید برای ماندن در بازی بجنگیم.

نویسنده در کتاب تاکید می‌کند که داشتن «نگرش محدود» در «بازی‌های نامحدود» اشتباه بوده، به مشکلات مختلفی منجر شده و می‌تواند به قیمت باخت در بازی نامحدود بیانجامد.

اگرچه حین خواندن حس کردم که کتاب گاهی رنگ و بوی شعاری بودن به خود می‌گیرد، بخش‌هایی از آن برایم الهام‌بخش بود. یکی از بخش‌ها، که چندین و چند بار آن را خواندم، مفهوم «تیم‌های مبتنی بر اعتماد» در فصل هفتم کتاب بود.

نقل قول سایمون سینک - رهبری در کسب و کار اعتماد تیم

تیم‌های مبتنی بر اعتماد (Trusting Teams)

وقتی بر روی پروژه‌ای شخصی کار می‌کنیم، همیشه ممکن است چیزی مطابق فرض ما پیش نرود. جایی اشتباه کنیم یا به نتیجه برسیم که بهتر بود جور دیگری عمل می‌کردیم. این اتفاق در کارِ تیمی هم می‌تواند رخ بدهد. چیزی که شاید شما هم در محیط کار تجربه کرده باشید.

اما آیا همانقدر که برای تغییر مسیر در کار انفرادی راحت هستیم، در کار تیمی هم می‌توانیم به آسانی به اشتباه خود اقرار کرده و مسیر را اصلاح یا از ضرر بیشتر جلوگیری کنیم؟

سینک در فصل ۷ کتاب بازی بینهایت یکی از ویژگی‌های سازمان‌های با طرز فکر نامحدود را تلاش برای ایجاد و نگهداشت تیم‌هایی می‌داند که «اعتماد» در آنها رکنی اساسی است.

تیم‌هایی که اطلاعات به‌راحتی در میان اعضای آن جریان یافته و هر یک از اعضا، برای بروز احساسات خود حین کار آسوده و راحتند.

سینک در بخشی از این فصل اینطور می‌نویسد:

«وقتی عضو یک تیم قابل اعتماد باشیم، برای ابراز آسیب‌پذیری خود احساس امنیت می‌کنیم. احساس می‌کنیم می‌توانیم دست خود را بالا برده و اعتراف کنیم که اشتباه کرده‌ایم.

در این تیم می‌توانیم در مورد ایرادهای عملکردی‌مان صادق باشیم، مسئولیت رفتار خود را قبول کنیم و کمک بگیریم. درخواست کمک مثالی از رفتاری است که آسیب‌پذیری را نشان می‌دهد. با این حال، وقتی عضو یک تیم قابل اعتماد باشیم، اطمینان داریم که رئیس یا همکاران از ما پشتیبانی خواهند کرد».

برای من که کتاب‌های با تم رهبری کسب‌وکار را کم‌تر خوانده‌ام، کتاب بازی بینهایت تداعی‌گر نکاتی آموزنده و مفید بود. توصیه می‌کنم اگر زمینه‌های مشابه مدیریتی و کسب‌وکاری را دوست دارید، نیم نگاهی هم به این کتاب داشته باشید.