مقایسه خود با دیگران (نقل قول)
این جمله رو خیلی وقت پیش‌ها از محمدرضا جان خوندم. دوست‌ش داشتم و از بس خوندم‌ش تقریبا حفظ شدم.
یکی دو روزه چند بار به‌یادش افتادم. گفتم اینجا بذارم تا بیشتر جلوی چشمم باشه.
پینوشت. برام جالبه که نمی‌دونم از کجا آوردمش. تا حالا فکر می‌کردم از اینستا ذخیره‌اش کردم اما چون وقتی یادش افتادم رفتم اینستا و پیداش نکردم، الان شک دارم.
باز خوشحالم که از موبایلم پیدا شد.
8 Comments
محمدرضا عزیز سلام
ممنونم که این جمله آموزنده از آقامعلم را به اشتراک گذاشتی. بر این باورم توجه به توسعه فردی مون بیشتر از هر گونه مقایسه ای میتونه یاری دهنده ما در مسیر زندگی باشه.
پی نوشت: خواستم بگم خیلی خوشحال شدم از اینکه دیدم تو هم جزو سخنران ها هستی. بهت تبریک می گم و برات آرزوی موفقیت و بهروزی دارم.
سلام معصومه جان
اره ،میدونی. من گاهی که فکر می‌کنم به سمت مقایسه خودم با دیگران کشیده می‌شم، با خودم این جمله رو تکرار می‌کنم – واو به واو.
ممنونم از تبریکت. اگه بدونی چقدر خوشحال شدم از خوندنش 🙂 مشتاقانه منتظر 26 ام هستم و امیدوارم حتما فرصت بشه تا با هم گپ بزنیم.
مرسی که هستی 🙂
تجربه بهم نشون داده خیلی از ناملایمت های اطرافیان رو نمیشه تغییر داد. چاره تغییر در خودمون هست
ایشون رو خیلی دوس دارم پارسال چندین پست ایشون رو چندین بار خوندم.من شاگرد شاگردان ایشونم.امیدوارم بدخواهی های دیگران نسبت ایشون و هر چه خوبی هست به خودشان برگرده.
علی جان. امیدوارم برسی و شاگرد خود ایشون هم باشی. من ایشون رو خیلی زیاد دوست دارم. (اگه نرسیدی که هم وبلاگ منو بخونی و هم وبلاگ محمدرضا رو، وبلاگ محمدرضا رو بخون 😉 ).
اگه با متمم هم آشنا بشی که بعید میدونم بتونی ازش دل بکنی
درود
به نظرم بهترین مقایسه برای هرفردی، مقایسه خودمون با روز قبلمونه!
راستی منم بابت سخنرانی تبریک میگم و خوش بحال شما و بقیه دوستان که روز همایش هستید.امیدوارم برای همتون دستاوردهای خوبی که میخوایید داشته باشه
سلام نیروانا جان.
دقیقا. این نقل قول هم برای وقتی هست که حواسمون نیست 😉
مرسی بابت تبریکت. من هم امیدوارم و مشتاقم که دوستان خوبم رو ببینم. قربانت.
محمدرضا
یه روشی که من گاهی-و نه خیلی- برای عمیق شدن در یک بحث انجام میدم و یکی از روش‌های یادگیری من هست، نوشتن چند باره از روی محتوا هست. همین بحث رو هم به نظرم راحت میشه چند ده بار نوشت – البته توی خلوت تا کسی بهمون گیر نده که بچه شدی؟ ؛) –
ایمان نوشتن هم ایده خوبیه برای ملکه شدن یک چیزی به ذهن. منم گاهی این کار رو می‌کنم. حتی بعضی وقتا عکس میگیرم از دستنوشته‌ام و میذارم روی وبلاگ 😉
مرسی که ایده تو نوشتی 🙂