خانه تکانی در روابط (میکرواکشن سال نو)

احتمالا شما هم تجربه کرده‌اید که تعداد روابطی که یک فرد می‌تواند بطور همزمان داشته باشد و مدیریت کند، محدود است  (البته منظورم رابطه‌ی واقعی است و نه «دوستی‌های لایکی» در شبکه‌های اجتماعی).

حال می‌خواهد این روابط، روابط کاری باشند؛ یا روابط عاطفی؛ یا روابط دوستی؛ یا رابطه‌ی استاد و شاگردی یا…

به عبارت دیگر، چون «توجه» ما، منبعی محدود و مشخص است، احتمالا تعداد توجه‌هایی که می‌توانیم به افراد اختصاص دهیم، نمی‌تواند از عدد مشخصی بیشتر شود.

با این استدلال و به واسطه‌ی مطلبی که قبلا در قسمت دوازدهم «با متمم تا عید نوروز» خوانده بودم،  تصمیم گرفتم که در اولین روز امسال، نگاهی به سبد روابطم بیاندازم.

چرا که به قول محمدرضا جان،

 “سال جدید، معمولا، با سبد رابطه‌های قدیمی نو نمی‌شود”.

به عنوان یک «میکرواکشن»، تصمیم گرفتم که هر رابطه‌ای را که به‌واسطه‌ی شماره تلفنی در گوشی خود دارم، بررسی کنم. ببینم آیا شماره تلفنی که سال‌های قبل در گوشی ام ذخیره شده، امروز هم باید در گوشی ام باشد یا نه، حضورش فقط جا را برای شماره‌های دیگر، و همینطور شماره‌ها و روابط جدید، تنگ کرده.

سبک‌تر کردن کانتکت لیست

امروز صبح که سرم خلوت تر بود، فرصتی شد تا به شماره تلفن‌های سیو شده در گوشی ام نگاهی بیاندازم.

وقتی افراد لیست را یکی بعد از دیگری بررسی می‌کردم، احساس‌های متنوعی داشتم.

  • بعضی از افراد، برایم یادآور لحظات خوشی در گذشته بودند، در امروز من هم حضور داشتند، و دوست داشتم در آینده هم با آنها باشم. با دیدن این اسامی، لبخندی زدم و طبیعتا این شماره‌ها را نگه داشتم.
  • با دیدن عده‌ای دیگر، (بر خلاف گروه قبل) حسم بد شد و به خودم می‌گفتم که چرا تابحال این‌ها را در گوشی نگه داشته‌ام! ( طبیعتا نه اینکه آنها افراد بدی باشند). این شماره ها را هم به آسانی پاک کردم.
  • اما عده‌ای هم بودند که در گذشته گاهی لحظات خوبی با هم داشتیم، اما احساس می‌کردم مسیرمان در آینده شبیه به هم نیست.

چالش اصلی همین افراد بودند!

نه دلم می‌آمد که پاک‌شان کنم و نه می‌خواستم رابطه‌ای قدیمی را – که به گذشته تعلق دارد و نه آینده – بی‌دلیل نگه دارم.

اینها همان دوستانی بودند که مدت کمی در جایی با هم بودیم – یا عمق روابط‌مان نسبتا سطحی بود. مثلا در یک کلاس یکی از دروس عمومی دانشگاه. یا استاد تی-ای یکی از دروس. یا دوستی که چند باری و به واسطه‌ی یک دوست مشترک، با هم جایی رفته بودیم …

نتیجه این شد که برخی را نگه داشتم – و در واقع دلم نیامد پاک کنم – و تعدادی را هم پاک کردم.

از نتیجه راضی هستم. و امیدوارم این تجربه را هر چند وقت یکبار تکرار کنم.

پی‌نوشت1. دقیق یادم نیست، ولی وقتی شمارنده‌ی تعداد مخاطبین را نگاه می‌کردم، حدودا بین 80 تا 90 اسم را پاک کرده بودم!

پی‌نوشت2. همانطور که اینجا هم نوشتم، از روابط جدیدم با دوستان متممی‌ام، بسیار راضی‌ام و آن را از میوه‌های وبلاگ نویسی و دستاورد‌های سال قبل می‌دانم. امیدوارم بتوانم با دوستان بیشتری آشنا شوم، روابط‌مان همچنان برقرار باشد و من هم با توسعه‌ خود، لایق دوستیِ دوستان عزیزم باشم. (به قول عزیزی، وقتی دوستی را در متمم پیدا می‌کنی، می‌توانی به مایندست [ و نحوه‌ی نگرش] او تا حد خیلی خوبی خوشبین باشی.)

پی‌نوشت3. قصد دارم سبد روابط فیزیکی‌ام را هم روی کاغذ بیاورم و در مورد آن‌ها تصمیم بگیرم. مخصوصا اینکه وقتی از فایل “مروری بر سالی که گذشت پرینت می‌گرفتم هم این مورد را دیدم. همین الان برای پر کردن جدول‌های این فایل اقدام خواهم کرد.

2 Comments

  1. رحيمه گفت:

    محمدرضاى عزيز
    خواستم به بهانه ى بهار و پُست بهارى ات ، سال نو رو بهت تبريك بگم و شادى رو برات آرزو كنم . علت اين كه فقط شادى رو آرزو مى كنم به اين خاطر هست كه بقيه ى چيزها به دنبال اون خواهد آمد .

    • محمدرضا گفت:

      رحیمه جان.
      خیلی لطف کردی دوست خوبم. ممنون به خاطر تبریک و آرزوی قشنگت.
      واقعا هم همینطوره که میگی. من هم امیدوارم سال جدید برات سالی پر از شادی باشه 🙂

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *