پیشنوشت صفر. این متن نهایتا با چند نمیدانم به اتمام خواهد رسید. موردی دیدم و مواردی به ذهنم رسید که آنها را نوشتم. اما در انتها نتوانستم از آنها نتیجهای بگیرم – احتمالا تجربهی کمم باعث این شده. اما به هر حال، چون وقت گذاشته بودم و نوشته بودم و هم اینکه میخواهم بعدا این مطلب جلوی چشمم باشد تا ببینم میتوانم پاسخش را متوجه شوم یا نه، آن را منتشر میکنم. شما با نخواندن متن زیر چیزی از دست نخواهید داد.
پیشنوشت یک. اولین بار عنوان “پیشنهاد با مهلت محدود ” را در «کتاب فنون مذاکره محمدرضا شعبانعلی» عزیز دیدم. در اینجا صرفا چند مثال را میآورم که فکر میکنم میتوانند مصداقهایی از این نوع پیشنهاد باشد. برای اطلاع دقیق و علمی، لطفا به منبع اصلی مراجعه کنید.
اصل نوشته:
همانطور که از اسمش مشخص هست، «پیشنهاد با مهلت محدود» پیشنهادیست که یکی از طرفین مذاکره روی میز گذاشته و همزمان برای پیشنهاد خود، یک تاریخ انقضا اعلام میکند ( احتمالا به دلیل مشابهت این نوع پیشنهاد با عملکرد بمبهای ساعتی است که به آن پیشنهاد انفجاری هم میگویند).
شاید این عبارات برای شما هم آشنا باشند:
شاید گاهی خود ما هم در زندگی روزمره، خواسته یا ناخواسته از این نوع شرط گذاری روی زمان برای تحت فشار قرار دادن دیگران استفاده کنیم.
پیشنهاد با مهلت محدود، یک «ترفند» در مذاکره محسوب میشود و وقتی یکی از طرفین از این ترفند استفاده میکند:
اگر خرید و فروش روزمره را هم نوعی مذاکره در نظر بگیریم – که فکر میکنم هست – ، من تا بحال چند بار بهکار بردن این ترفند را بهوضوح دیدهام که میخواهم در اینجا دو مورد از آنها را برای شما تعریف کنم.
تابستان چند سال پیش بود که با یکی از دوستانم در بازار به دنبال یک تیشرت شکیل، خوشرنگ و با قیمت متوسط میگشتیم.
فروشگاهی را پیدا کردیم که فروشگاه مرتبی بود و لباسهای نسبتا خوبی هم داشت. اما فروشنده قیمتها را بسیار بالاتر از نرخ عرف بازار تعیین کرده بود – هرچند میگفت که در صورت انتخاب ما تخفیف مناسبی میدهد.
ما هم آن زمان کارهای زیادی برای انجام دادن نداشتیم – دانشجو بودیم (تیپیکال دانشجو بودن را در نظر بگیرید!). پس شروع کردیم به امتحان تیشرتهای مختلف و وارد بازی فروشنده شدیم.
بالاخره یکی را انتخاب کردیم.
اگر قیمت یک تیشرت خوب در آن زمان 30 الی 40 هزار تومان بود، فروشنده این تیشرت را 70 و خردهای هزار تومان میگفت. جزئیات را دیگر تعریف نمیکنم. اما از اینجا به حرفم مربوط است که وقتی فروشنده دید که انگار ما حاضر نیستیم خیلی بیشتر از قیمتی که فکر میکردیم آن تیشرت میارزد هزینه کنیم و میخواهیم قید خرید را بزنیم، گفت: تخفیف خوبی بهتان دادم. اما اگر بروید و برگردید دیگر این قیمت نخواهم داد..
تیشرت خوبی بود ولی آنطور نبود که دیگر نتوان از آن در بازار پیدا کرد.
و من که دیدم فروشنده از نوع فوق تهاجمی است، به کل قید خرید را زدم و بلافاصله با خنده گفتم: واقعا فکر میکنید در شرایطی هستید که ما رو تحت فشار بذارید؟ – و از مغازه خارج شدیم..
امروز به موردی برخوردم که باعث شد خاطره بالا را به یادم بیاورم.
یک پیشنهاد پنج روزه که در آن عرضه کننده بیشتر از یک میلیون تومان روی کالایی با قیمت در رنج چند میلیون تومان، تخفیف میدهد.
اول اینکه همانطور که محمدرضا شعبانعلی عزیز میگفت، پیشنهاد های دارای مدت محدود معمولا پایه و اساس منطقی ندارند و به همین خاطر، هر چند کسی که پیشنهاد را میدهد اصرار دارد که بعد از پایان مهلت دیگر نمیتوانید به آن شرایط برگردید، معمولا این اتفاق میافتد (نقل به مضمون). مثلا در اینجا، عید فطر بودن منطقا نمیتواند روی قیمت یک کالای 8 میلیون تومانی، یک میلیون تومان تاثیر بگذارد، و درنتیجه این پیشنهاد نیز اولین بار نیست که ارائه میشود. کمی بالا و پایین دارد اما هر از چندگاهی، پیشنهادی با این حجم تخفیف و مدت بسیار محدود، اغلب برای کالاهای لوکس و از جمله OLED (که بهنظر میرسد حاشیه سود بسیار بیشتری نسبت به کالاهای معمولی دارند) ارائه میشود.
البته حرفم اصلا اینها نبود.
حرفم این است که احساس میکنم تداوم استفاده از ترفندهای مختلف (مثل پیشنهادهای انفجاری) میتواند در بلند مدت حس مشتری را بد کند.
البته الان که به اینجا رسیدم، نمیدانم صحبت کردن از احساس خریدار – لااقل در این مورد – چقدر میتواند درست باشد.
شاید نتوان به عرضه کننده هم چندان ایراد گرفت.
در کشوری که توزیع کالای به اصطلاح قاچاق، چندین برابر قویتر، راحتتر و پرسودتر از کالای به اصطلاح رسمی است، شاید نتوان انتظار داشت که شرکتها از انواع ترفندها برای فروش کالای خود استفاده نکنند.
حتی نمیدانم در کشوری که بسیاری از کسبوکارهای رسمی آن در لبهی فروپاشی قرار دارند (و به قول دوستی، از نظر تحلیلگران خارجی، بسیاری از آنها درواقع ورشکستهاند)، صحبت کردن از آیندهی بلندمدت چقدر میتواند منطقی و واقعگرایانه باشد.
5 Comments
محمدرضا دقت کردی کلاً هرچی به صورت موقت باشه ما دوست داریم از دستش ندیم. مثلا فکر کن اول همین پست بنویسی “این مطلب موقت است و فردا حذف میشود” آمار ندارم ولی احتمال اینکه خونده بشه بیشتر میشه.
شرکت تا آخر سال قراره 50 درصد تخفیف بده ولی وقتی تایم میزاره مردم تحریک میشن ولی اگر تایم نزاره مردم میگن حالا همیشه هست دیگه بعداً میریم میخریم. می بینی همیشه تخفیفه هست ولی زمانش هی تمدید میشه. این جشنواره هایی که بعضی شرکت های اینترنتی هم میزارن مثل همینه تو هر وقت بری یک جشنواره هست که تخفیف می ده ولی آخرش اعلام می کنه که تا آخر فصل. بعد میمونی چرا قیمت را پایین نمییارن وقتی همیشه تخفیف میدن.
علی همین هست منظورم.
پشت سر هم جشنواره فروش. پشت سر هم تخفیف و انواع ترفند برای فروختن کالا. پیشنهاد مدت محدود. قرعه کشی و …
تا جایی که بعضی اوقات آدم دیگه واقعا جوش میاره. میشه قضیه برنج آوازه و محسن و بقیه شون. که یکبار هم تو یک برنامه ای آقای ارجمند – بازیگر – همین رو روی آنتن زنده گفت. (حتما دیدی ولی لینکش رو اینجا میذارم: +).
اما راستش وقتی من این متن رو به آخر رسوندم، به این نتیجه رسیدم خیلی هم یکطرفه نمیشه به قاضی رفت و بقیه رو به داشتن تفکر بلند مدت تشویق کرد. البته منظورم این نیست که تفکر بلند مدت بد هست. صرفا میخوام بگم وقتی تفکر بلندمدت و کوتاه مدت دقیقا روبروی هم قرار میگیرن، و از طرفی معلوم نیست برای سازمان من بلند مدتی وجود داشته باشه یا نه که من صد در صد برم به اون سمت، این “نقطه تعادل” یا نقطه بهینه بین بلندمدت و کوتاه مدت کجاست؟
پینوشت بی ربط. لااقل درمورد لوازم خانگی میتونم بگم که شور جنس قاچاق تو بازار در اومده و حتی ادارات دولتی هم دارن میرن سمت استفاده از جنس قاچاق (کولر گازی و …).
درود
موردی که به ذهنم رسید درباره جشنواره های فروش اینه که اصولا برای کالاهای لوکس و کالاهایی که نیاز اساسی نیستند ما این روش ها رو می بینیم مثل همون لپتاپ 4k یا OLED، چون نیاز اساسی فرد نیستند اگر قیمت اصلی را ببیند و نخرد احساس از دست دادن چیزی را ندارد اما اگر جنس 4500 هزار تومانی با تخفیف 3999.9 هزار تومان شده باشد (دقیقا به همین شیوه با اعداد بازی می کنند) احساس باخت می کند اگر نخرد. البته برای بقیه کالاها هم تخفیفاتی مثل black friday را داریم .که میتونه بخاطر کثرت توزیع کنندگان کالاها (نه الزاما تولید کننده )باشه
از طرفی ما بازی ها رو دوست داریم و این جشنواره ها بازی هستند .کانال تلگرامی فروشگاهی که هیچ تخفیفی نداره فقط اخبار رسیدن اجناس جدید رو بدون کم شدن قیمت می زاره برای ما جذاب نیست و زود دیلیت میشه از تلگراممون اما حتما روزی 2 تا 5 دقیقه برای دیدن تخفیفات فروشگاه روی کانالش وقت داریم و بالاخره یه خرید غیرضروری از این دیدارها ….
سلام نیروانا جان.
دقیقا به همین خاطر به این میگن «پیشنهاد با مهلت محدود». در واقع به قول تو، من اصلا لپتاپ ۴کی نمیخوام، اما با خودم میگم ببین. اگه نخری ۵۰۰ هزار تمن «باختیا». روی بقیه که تخفیف نمیدن. روی این میدن.. شاید بیشتر از ۹۰ درصد (اگر نگم صددرصد) جشنوارههای لوازم خانگی واقعا با همین استدلال طراحی میشن. تا کالاهای خاصی رو به این «ترفند» بفروشند.
اما من احساس میکنم در صورتی که «بلند مدتی» وجود داشته باشه، من بعد از خرید کالایی که نیاز نداشتم، اما به واسطه یک ترفند اون رو خریدم (حالا جشنواره یا تخفیف یا بلکفرایدی یا هر اسمی)، احتمالا احساسم بد بشه نسبت به کسی یا کسبوکاری که این کار رو کرده..
هر چند به قول تو، قطعا در «کوتاه مدت» این ترفند جواب میده. و یک خرید غیرضروری دیگه و …
مرسی که نوشتی و باعث شدی این بحث بیشتر مطرح بشه:)