اشتباه نشده و شما هم درست میبینید.
همیشه عادت کردهایم که مذاکره با موضوع حقوق، برای افزایش حقوق باشد. و به همین دلیل ممکن است عبارت “مذاکره کاهش حقوق”، عجیب و مسخره به نظر برسد.
البته احتمالا درست هم همین باشد.
در واقع از لحاظ منطقی، در هر سیستم و جامعهای، هرکسی باید همواره سعی کند با ایجاد ارزش افزودهی بیشتر برای مدیر و سازمان خود، سود نهایی سازمان را افزایش داده و در نهایت، خود نیز از بخشی از منافع این ارزش افزودهی ایجاد شده، در قالب افزایش حقوق و مزایا، بهرهمند گردد.
علیرغم سابقه ذهنی و استدلال منطقی بالا، چند وقت پیش شنیدم یکی از آشنایان خانوادگی ما، که در یکی از ادارات تابعه وزارت نیرو کار میکند، نزد مدیر خود رفته و درخواست کاهش حقوق خود را مطرح کرده است: “آخه ما مگه چه کاری میکنیم که انقدر به ما حقوق میدین؟” …
الان که به اینجا رسیدم بهتان حق میدهم تعجب کنید. اصلا خودم هم که دوباره داستان را میخوانم تعجب میکنم – که این درخواست لااقل با ویژگی راحتطلبی بسیاری از انسانها همخوانی ندارد.
هر چند در جامعهای که افراد بدون توجه به ارزشی که برای سازمان ایجاد خواهند کرد، از جانب «دولت نفتی» استخدام شده و حقوق و مزایای خود را دریافت میکنند، عدم تناسب حقوق دریافتی هر فرد با ارزشی که ایجاد میکند، چندان هم غیرقابل پیشبینی نیست.
با خودم میگویم باز دم این دوست ما گرم. که فضا را برای فکر کردن به این نکتهی بدیهی مهیا کرده که : دریافتی هر کس، منطقا باید متناسب با کاری باشد که انجام میدهد!
پینوشت. اصطلاح دولت نفتی، از اصطلاحاتی است که به کرّات در کتاب نفحات نفت رضا امیرخانی به کار رفته و من هم آن را از آنجا در ذهن داشتم.
2 Comments
سلام محمدرضا کاش در خصوص بازخورد مدیر این آدم هم مینوشتی. آخه این رفتار خیلی عجیبه میخوام ببینم اطرافیانش بهش نمیگن دیوونه
سلام
معصومه من میتونم قیافه حیران مدیر رو تصور کنم :)) ولی اون رو نمیشناسم که برم بپرسم فیدبکش چی بوده. با این آشنامون هم چندان صمیمی نیستم که در مورد موضع مدیر و پاسخش بپرسم..
ولی اطرافیان که گفتی، تقریبا همه همین لقب «دیوونه» رو بهش گفتن :))