پیشنوشت. چند روز پیش وبلاگ یکی از دوستانم را میخواندم. مطلبی نوشته بود با این مضمون که یک فرد متوسط و معمولیست، دقیقا عین دیگران. – و البته اینکه دوست دارد پیشرفت کند و دیگر معمولی نباشد.
یادم افتاد که قبلا هم با یکی دیگر از دوستانم بر سر موضوع “معمولی بودن” مقداری بحث نموده بودیم.
کمی با خودم فکر کردم.
و از آنجا که در ماشین بودم، تصمیم گرفتم موبایلم را در بیاورم و شروع کنم به نوشتن در نُتِ موبایل.
حاصل، متن زیر شد که طبق روال معمول در سریِ «تراوشات ذهنی یک دیوانه»، کمترین ویرایش را داشته است:
هر کدام از ما، غیر معمولی و خاصیم،
حتی اگر مثل همه به دبستان و دانشگاه رفته باشیم،
حتی اگر مثل همه، گولِ «باهوشها ریاضی می خوانند» را خورده باشیم،
حتی در صورتیکه دقیقا مثل بقیه، ازدواج کرده و بچهدار شده باشیم،
و حتی وقتی مرگمان کاملا شبیه بقیه اتفاق بیوفتد.
هر کدام از ما، منحصر به فرد و خاصیم،
حتی اگر تابحال هیچ خلاف بزرگی را مرتکب نشده یا در هیچ جایگاه علمی فاخری نایستاده باشیم،
حتی وقتی تابهحال هیچوقت “پایمان به کلانتری باز نشده باشد”،
یا وقتی سطح زندگیمان شبیه بیشتر مردم است.
بله، به نظرم
اگر ما فقط می توانیم اعداد را بهتر از بقیه حفظ کنیم،
یا کمی سریعتر از دیگران تصمیم بگیریم،
یا وقتی همه عاشق ادبیاتند، با ریاضیات عشقبازی کنیم،
یا آنجا که همه خستهاند، لبخندی – ولو کمرنگ – بر لب داشته باشیم،
حتی وقتی کمی مهربانتر، جسورتر و شاید فقط کمی متفاوتتر از دیگرانیم،
میشود گفت که به هر حال؛
ما منحصر به فرد و خاصیم.
4 Comments
عزیز دل برادر
شما را توصیه میکنم به تقوا و سپس استفاده از نام و برند خودتان!
دیوانگی تا جایی که «گوگل» علیه السلام می فرمایند برند و نام من است.
البته ما بخیل نیستیم.
این متن هم مزاح بود جهت انبساط خاطر.
معمولی بودن را یک بار نوشته ام. اگر قرار است معمولی باشیم، همان بهتر که نباشیم. میلیون ها نفر نماینده زندگی معمولی و عادی هستند. چه نیازی که یک نفر دیگر با مشخصات آن ها بزید و نفس بکشد و اکسیژن به هدر بدهد؟
همان بهتر که نباشد.
با مهر
یاور
آقا حق با توست :))
راستش را بخوای، قبلا یکی دو بار که از دیوانگی اسم بردم، به تو هم اشاره کردهام. اما گفتم اگر هر بار این کار را بکنم،شاکی میشی :)) که آقا من خودم به خودم میگم. تو دیگه به من نگو!
اما از این شوخیها گذشته، همیشه آن بعد ازظهر در خاطرم هست که به تو گفتم : ما همه دیوانهایم و خود من هم، به نوعی دیوانهام. که تو گفتی : «تو عمرا بتونی مثل من دیوانه باشی »!
شاد باشی و سلامت یاور عزیز 🙂
هر جا کاری بکنیم که اختیار ما در اون تصمیم بیشتر از تبعیت از جامعه باشه( نه الزاما حرکت در جهت مخالف جامعه و آنارشی) ما خاص و منحصر به فرد می شیم دوست خاص من
[…] زیر، ادامهی نوشتهی قبلیام با عنوان «ما منحصر بفرد و خاصیم» به یک ذهن دیوانه (با اجازه یاور ? ) متبادر شده و […]