درباره کتاب smart choice ، که تلاش کرده یک مدل یا چارچوب برای تصمیمگیری ارائه کند، باید جداگانه بنویسم.
اما در اینجا میخواهم بخشی از آن را نقل کنم که فکر میکنم با شرایط این روزهای ما همخوانی دارد و پاسخی به این سوال است که:
وقتی محیط بیرونی ابهام زیادی دارد، شرایط آن به شدت ناپایدار است، و تغییراتی در آن رخ میدهد که روی سرنوشت تصمیمهای ما اثر زیادی میگذارد، چطور باید تصمیم بگیریم؟
چهار عنوان زیر، هر چند برای همه تصمیمها قابل استفاده نباشند، اما به نظرم میتوانند ایدههایی برای فکر کردن درست کنند. تلاش کردم جاهایی که ترجمه است، اگرچه بیوفا به ساختار و جملات نویسنده است، وفادار به مفهوم باشد.
مثل «لاستیکهایی برای همه فصول» که برای خودروها وجود دارند، برنامههایی هم هستند که اثرپذیری کمی از محیط بیرونی دارند. وقتی تغییرات زیاد محیطی، ریسک شکست در پلنهای عرف را بالا میبرد، این استراتژی میتواند کمریسکترین انتخابها را به ما نشان بدهد:
کارهایی که میدانیم انجامشان در هر صورت خوب خواهد بود.
دوستی دارم که این روزها، در حالی که تعطیلات میانه دو ترم دانشگاه را میگذراند، به دنبال گرفتن گواهینامه رانندگی است. داشتن مهارت رانندگی میتواند مثالی از انتخابی «درست برای همه فصول» باشد.
اگرچه ابهام زیاد باعث میشود نتوانیم افقهای دور را ببینیم، اما همزمان موضوعات و مسئلههایی هستند که به هر حال باید درباره آنها فکری بکنیم.
در این شرایط یک استراتژی میتواند این باشد که «بهترین گزینه فعلی» را انتخاب کنیم، و بعد بطور مداوم شرایط مسئله و تصمیممان را مانیتور کنیم تا اگر لازم شد، تغییراتی اعمال کنیم.
مثال خود کتاب، مدیر کسبوکاری است که چون میداند شرایط بیرونی بهسرعت عوض میشود، پلن سالانه را با بررسی و بهروزرسانیهای سه ماهه همراه میکند.
به نظرم ادامه این ایده هم میتواند اینطور باشد که در صورت امکان تصمیماتمان را به سمتی ببریم که امکان بازنگری برای آنها فراهم باشد. تا جایی که میتوانیم، تصمیمهای با چرخه بازخورد بلندمدت را به تاخیر بیاندازیم. یا با تصمیمهای با افق کوتاهتر جایگزین کنیم.
مثلا قراردادهای چند ساله، لازم است با جدیت و سختگیری بیشتری بررسی شوند، و بهتر که با موارد کوتاهمدتتر جایگزین شوند.
گزینههای ما برای تصمیمگیری معمولا متاثر از تصمیمهای قبلیمان هستند. یک اقدام مناسب در شرایط ابهام فعلی میتواند این باشد که به سمتی حرکت کنیم که احتمال باز کردن افقهای جدیدی را برایمان ایجاد میکند.
وقتی این بخش را میخواندم یکی از دوستانم به ذهنم آمد که به دنبال گرفتن مدرک زبان است. مدرکی که میتواند یک خط در رزومهاش تعبیر شود، اما بطور بالقوه گزینههای او را در آینده بیشتر میکند.
انتخاب گزینههایی که کمک میکنند برای بعضی سناریوهای احتمالی آمادهتر باشیم. برایمان پلنهای بکاپ درست میکنند.
مثلا اگر کسی در حالت عادی ۸۰٪ از سرمایه خود را در یک بازار مالی خاص متمرکز کرده، شاید بهتر باشد ترکیب سبد سرمایه خود را متناسب با شرایط فعلی تغییر بدهد. یا سهم گزینههایی که امکان مسدود شدن سرمایه در آنها وجود دارد یا نقدشوندگی کمتری دارند، کمتر از قبل بکند.
—
بیایید از یک زاویه دیگر، اصل حرف را مرور کنیم:
تصمیمهای ما همیشه متاثر از انتخابهای قبلیمان هستند، و بر مسیر و تصمیمهای بعدیمان اثر میگذارند.
وقتی شرایط تا حدی پایدار است، میتوان برای این رابطه بین تصمیمها در طی زمان برنامهریزی کرد. اما در شرایط فعلی، لازم است آگاهانه تغییراتی در مکانیزم تصمیمگیریمان ایجاد کنیم.
تا اثر ابهام بیرونی و تغییرات شدید محیط را تا حد امکان کنترل کنیم.