(نوشته شده در ۲9 دی ۹۵)
.
چند روز پیش یکی از آشنایان تعریف میکرد که وقتی اخیرا به اداره مالیات رفته بوده، بعد از بحث فراوان از میزان منطقی درآمد در منطقهی ما برای مغازه ای با مشخصات نوعی، کارمند اداره به او گفته بوده که “میدانم که تو چه میگویی. اما دست من نیست. بازرسی که چند ماه پیش از مرکز آمده و در شهر چرخی زده بود، به اداره آمد و گفت: از فلان فروشگاه در فلان خیابان، n میلیون تومان و از دیگری که در فلان جا هست، m میلیون و … باید بگیرید! ” و بعد هم تهدیداتی کرده بوده که اگر نگیرید فلان میشود و بهمان (ظاهر فروشگاههایی که میگفته، مرتب و لوکستر هستند).
با توجه به اینکه این آشنای ما به آن آقا در اداره اعتماد دارد، میگفت که حرفش از روی صداقت بوده.
وقتی حرف او تمام شد، با خودم فکر میکردم این طرح جامع مالیاتی کی قرار است اجرا شود تا مالیات بر درآمد واقعی، جایگزین مالیات بر ظاهر و بر اساس سلیقه گردد.
اینکه چه افرادی، ذی نفعان عدم اجرای این طرح هستند؟
اینکه با این حجم قاچاق در کشور ما، تکلیف قاچاقچیان برای دادن مالیات چگونه خواهد بود؟
آیا این طرح اصلا قرار است اجرایی شود؟
و اینکه آیا اجرای این طرح، عدالت را – لاقل بطور نسبی – برقرار خواهد کرد؟ یا مصداق از چاله به چاه افتادن خواهد شد.
نمیدانم.
یاد حرف محمدرضا جان میافتم که میگفت نکتهی تاسف بار قضیه اینجاست که همه چیزمان به همه چیزمان میآید (نقل به مضمون).