به رسم هفتههای قبل، برخی از مطالبی را که طی روزهای گذشته از وبلاگ دوستانم خوانده و برایم آموزنده بود را اینجا میآورم.
خوشحالم که این بار فرصت شد تا قسمت نسبتا بزرگی از مطالبی که در هفت روز آخر سال 96 در وبلاگهای دوستانم منتشر شدهاند را بخوانم.
وبلاگهای هفته چهارم:
1 بحث پیچیدگی – که محمدرضا آن را در ذهن بسیاری از ما متممیها کاشته – از موضوعاتی است که دورادور پیگیری میکنم.
در روزهای قبل داود شاکری عزیز برای شناخت بهتر بازارهای بورس با استفاده از نظریه پیچیدگی، در نوشتهای (با اشاره به یکی از نوشتههای پیمان اکبرنیا عزیز) مشابهت بازارهای مالی و چشمک زدن کرم های شبتاب را توضیح داد که برایم جالب و آموزنده بود.
2 دو مطلب از سامان عزیزی عزیز – که از خوبهای متمم است و من وبلاگش را اخیرا پیدا کردهام – در روزهای اخیر برایم بسیار آموزنده بودند.
اولی، مطلبی با عنوان “سیستمسازی یا فرهنگسازی” است (+) که سامان در آن بحث همیشگی اشکال در «سیستم» یا «فرهنگ» را به زبانی ساده مطرح کرده. او در این مطلب خیلی ساده و خلاصه، با دو استعاره آلمانیها (نماد جامعه بر مبنای سیستم) و ژاپنیها (نماد جامعه با فرهنگ بالا) توضیح میدهد که برای حرکت به سمت جامعه توسعهیافته باید به هر دو بالِ سیستم و فرهنگ، مجهز باشیم.
در مطلب دیگری از وبلاگ زندگی در کلمات، سامان دویستمین پست وبلاگ خود را جشن گرفته. علیرغم تاکید او به شخصی بودن این نوشته، فکر میکنم این مطلب یکی از آموزندهترین پستهایی است که درباره وبلاگنویسی خواندهام.
سامان عزیز در این نوشته گفته که اهمالکاری و کمالطلبی را مانع وبلاگنویسی منظم خود میدیده و با توجه ویژه به کمیت این مشکل را حل کرده. در این نوشته از فواید و دلایل شخصی و غیر شخصی برای وبلاگنویسی هم صحبت شده که توصیه میکنم اگر به وبلاگ نویسی علاقه دارید حتما آن را بخوانید.
3 مطلب کاربردی دیگر این هفته برای من، پست حسن کشاورز عزیز درباره برنامهریزی سالیانه بود.
با توجه به اینکه چندبار مهمان حسن بوده و دفترچه برنامهریزی او را از نزدیک دیدهام، چند نکته درباره برنامهریزی او را بسیار آموزنده میبینم و تلاش میکنم برنامهریزی خود را با در نظر گرفتم این نکات انجام بدهم:
* مکتوب کردن دقیق وضعیت فعلی
* تلاش برای یادگیری حول چند موضوع خاص و محدود – چیزی شبیه آن چیزی که قبلا درباره آن کمی نوشته بودم (+) و شاید شبیه آن چیزی که محمدرضا از آن به داشتن تمسالیانه یاد میکند.
* گزارشدهیهای منظم ماهیانه، سه و شش ماهه و و در نهایت بررسی سالیانه در ابتدای سال بعد و ذکر نقاط مثبت و ضعف، به همراه گزارشدهی گاه به گاه، بعد از وقایع و رخدادهای مهم در زندگی.
4 طول زندگی مهمتر است یا عرض زندگی، عنوان نوشتهی سینا شهبازی عزیز است.
موضوعی که هر چند – به قول سینا – بارها و بارها تکرار شده، اما همچنان ارزش تکرار شدن و گفتن و شنیدن دارد:
اینکه هر چند طول زندگی چندان در اختیار ما نیست، اما استفاده از عرض زندگی تا حد زیادی در گرو تصمیمات و انتخابهای ماست…
امیدوارم در آن بخشی از زندگیتان که با لیبل 1397 نامگزاری میشود، طولانیترین عرض ممکن را تجربه کنید؛ سال نو مبارک!