پیشنوشت صفر. این متن، به بهانه و در پاسخ به کامنت وحید محمدزاده عزیز نوشته شده و در آن یکی دو ایده، از ایدههای که ممکن است در تخمین میزان سرچ عبارات مختلف در گوگل کارا باشند، معرفی شدهاند. امیدوارم شما هم آن را در همین حد – و نه یک پست جامع درباره یافتن میزانِ جستجوی کیوردها – در نظر بگیرید.
پیشنوشت یک. بعد از نوشتهای که درباره “دیدن روندهای حوزههای مختلف با استفاده از گوگل ترندز” نوشتم (+)، وحید عزیز کامنتی گذاشته بود درباره تعداد جستجوهای گوگل در یک عبارت خاص، با این مضمون:
… دوتا سول داشتم اینکه،ستون سمت چپ که صفر تا صد رو نشون میده بیانگره چی هست.و اینکه آیا میشه با این ابزار فهمید در یک بازه زمانی خاص،یک عبارتی چند بار جستجو شده …
از آنجا که پیدا کردن تعداد جستجوی یک عبارت خاص از مدتها قبل برای من هم سوال بوده، تصمیم گرفتم به بهانهی این سوال یکی از اولین ایدههایی که درباره این موضوع پیدا کردهام را اینجا بنویسم.
در انتها هم به ترفندی اشاره خواهم کرد که کمی سادهتر و دمدستتر هست – هر چند شاید مستقیما به سوال وحید برنگردد.
وحید.
تا جایی که من متوجه شدم، هر چند گوگل با هر بار استفادهی ما ابزارهایش، اطلاعات ما را جمعآوری میکند (و به قول سعید، شاید در آینده توبه هم شامل حال ما نشود +)، اما خود در دادن ذرهای اطلاعات به ما حساب و کتاب ویژهای داشته و خساست به خرج میدهد (که به مباحث حول اقتصادِ دیجیتال برمیگردد).
به هر حال، به نظر میرسد گوگل تمایل ندارد تا تعداد دقیق (و حتی تقریبی) جستجوی کلمات را در موتور جستجوگر خود افشا کند. به همین خاطر، در نمودار گوگل ترندز، صرفا Interest over time (یا میزان علاقه و تمایل در طول زمان) نشان داده میشود و اعداد صفر تا صد هم که در سمت چپ نمودار میبینیم، صرفا وزنِ جستجوی عبارت یا موضوع مورد نظر ما هستند (با استدلال مشابه، در جدولهای زیر نمودار هم وقتی نحوه سورت اطلاعات روی top باشد، بیشترین عدد 100 هست).
شاید هم دقت کرده باشی که در تمام نمودارهایی که تابحال آنها را بررسی کردهایم (در اینجا و اینجا)، حتما در جایی نمودار 100 شده. در واقع، آن نقطه بیشترین میزان Interest را نشان میدهد و تمام نقاط بعدی، به «نسبتِ» میزانِ سرچ در آن نقطه، محاسبه شدهاند.
مثلا، درباره کیورد “تبلیغات” که نمودار آن را اینجا رسم شده، اگر موس را روی نمودار حرکت بدهی میبینی که در یکجا نمودار 100 شده و در بقیه نقاط، عددی زیر صد گرفته است:
پس تا اینجا فهمیدیم که تنها با اتکا به گوگل ترندز نمیشود تعداد جستجوی کیوردها را فهمید.
اما اگر سوالت را کمی بسط بدهم، به موضوع زیر میرسیم که :
اگر بخواهم تعداد دفعات سرچ یک عبارت را پیدا کنم، چه کنم؟
میدانی وحید؛ یادم هست اولین بار که با این ایده آشنا شدم، کلی ذوق کردم.
البته تا وقتی یکی دو مثال نقض از آن ندیده بودم، فکر میکردم این ایده همیشه جواب میدهد. اما انگار اینطور نبود و این ایده هم – مثل بسیاری از مدلها و روشهای دیگر – محدودیتهای خود را داشت (که به برخی از آنها را در انتهای نوشته اشاره کردهام). هر چند، فکر میکنم در مواردی هم میتواند مفید باشد.
این ایده، با تکیه بر همان کلمهی «نسبت» (که چند خط بالاتر آن را بولد کردهام) سعی میکند از گوگل ترندز برای یافتن پاسخ سوال استفاده کند. بهعبارتی، اگر ما بتوانیم میزان سرچ کلمهی کلیدی دیگری را پیدا کنیم، با کمک گرفتن از نسبتی هم که گوگل ترندز به ما میدهد، میتوانیم به نتیجهای که میخواهیم برسیم.
فرض کن ما مقدار متغیر x (که همان تعداد سرچ کلمهی مورد نظر ماست) را نداریم. اما اگر بتوانیم میزان جستجوی یک کلمهی کلیدی شبیه y را بدست بیاوریم، و همینطور نسبت x , y با هم را، بدیهی است که میتوان میزان متغیر x را هم براحتی بدست آورد.
اما شاید برایت سوال باشد که y را چطور باید پیدا کرد.
جواب، استفاده از گوگل سرچ کنسول است. (پس اولین پیششرط استفاده از این ایده این است که سایت یا وبلاگی داشته باشی که سرچ کنسول روی آن نصب باشد).
گوگل سرچ کنسول، ابزاری از گوگل هست که ورودیهای سایت از موتورهای جستجو را نشان میدهد. در واقع، در این ابزار سه نکتهی مهم را میتوانیم ببینیم:
نکته اینجاست که:
اگر در نتیجهای رتبهی خوبی داشته باشی، تقریبا میتوانی بگویی که هر کس که این کلیدواژه را جستجو میکند، گوگل تو را هم نمایش میدهد و در واقع در این حالت، هر بار سرچ یک impression برای تو ایجاد میکند و که میتوانی آن را در سرچ کنسول ببینی (که همان مقدار y تو خواهد بود).
بیا یک مثال را بررسی کنیم.
مثلا میخواهیم درباره کیورد تبلیغات – که بالاتر نمودار سالیانهاش را دیدیم – اطلاعات کسب کنیم: میخواهیم بدانیم واژه “تبلیغات” در ماه گذشته چند بار سرچ شده.
حالا باید یک واژه دیگر را هم انتخاب کنیم: کیوردی که مقدار سرچ آن را در ماه گذشته داشته باشیم.
فرضا من در کیورد “مذاکره”، رنک یک یا دو گوگل هستم (پس تا حد خوبی مطمئن هستم که در اکثریت نتایج جستجو با این کلیدواژه، دیده میشوم. یعنی هر کس که “مذاکره” را سرچ کند، صرف نظر از اینکه روی من کلیک کند یا نه، گوگل مرا نشان میدهد و یک Impression میگیرم).
حالا تنظیمات گوگل کنسول را هم روی یکماه میگذاریم و impression (همان تعدادِ نمایشداده شدن) را برای کیورد “مذاکره” میبینم. این همان مقدار y خواهد بود. (فرضا اگر impression برای مذاکره 500 باشد، تعداد سرچ یعنی y برابر 500 خواهد بود).
حالا، باید دو کیورد را با هم در گوگل ترندز مقایسه کنیم تا نسبتِ میزانِ جستجو را هم متوجه شویم:
همانطور که در نمودار میلهای که میانگین را نشان میدهد میتوانیم ببینیم (در سمت چپ تصویر)، میزان نسبیِ سرچ کلیدواژه “تبلیغات” برابر با 68 و برای کلیدواژه “مذاکره” ، 6 هست.
پس با توجه به فرضی که بالاتر کردیم که Impression برای مذاکره 500 بود، میتوان گفت احتمالا تعداد دفعات جستجو برای کلیدواژه تبلیغات، حوالی 5,660 جستجو بوده است ( همان 500*(68/6) ).
نکته مهم: این روش پیششرطهایی داره.
یکی اینکه کیوردی که مقدار سرچش رو میخوای و کیوردی که مقدار سرچش رو داری داری، هر دو نسبتا پرطرفدار، و تا حد امکان تعداد سرچ نزدیک به هم داشته باشند.
پرطرفدار بودن را برای این میگویم که نمودار گوگل ترندز برای کیوردهایی رسم میشود که از حد معینی بیشتر جستجو شده باشند و نزدیک هم بودن میزان سرچ را هم بهخاطر نابود نشدن دقت در فرآیند تبدیل گفتم.
مثلا، اینکه من در کیورد مربوط به اسم خودم (محمدرضا زمانی)، رنک یک گوگل هستم، دلیل نمیشود بتوانم از اطلاعات آن برای برآورد میزان سرچ واژه “تبلیغات” استفاده کنم (به عبارت دیگه، اونقدر معروف نیستم که با “تبلیغات” مقایسه بشم – هنوز 😉 ).
به همین دلیل، از نظر منطقی، این روش برای تمامی خواستههای ما پاسخگو نخواهد بود.
یک روش ساده هم، استفاده از ابزار KWFINDER هست (که حمید طهماسبی عزیز آن را در گردهمایی 26 مرداد متمم معرفی کرد).
فکر کنم این ابزار نیاز به توضیح خاصی نداشته باشد و یکبار که واژهای را در آن جستجو کنی، خواهی دید که گزینههای آن گویای همه چیز هستند (اگر نبود، بگو تا بگم!).
البته فکر میکنم این روش هم میتواند خطاهای خاص خود را داشته باشد – علی الخصوص برای زبان فارسی. اما بهنظرم وقتی خواستی در مورد میزان سرچ عبارتی تحقیق کنی، این را هم گوشهی ذهنت داشته باش 😉
2 Comments
سلام.
محمدرضا خیلی دمت گرم.تو چقدر خوب توضیح میدی.من فکر میکردم با یکی دوتا کلیک میشه همه چیز رو از زیر زبون گوگل کشید بیرون.حالا میبینم که بابت یه سری اطلاعات،کلی ترفند باید بلد باشیم.
به نکتهی خوبی هم اشاره کردی این که نمودار گوگل ترندز برای کیوردهایی رسم میشه که از حد معینی بیشتر جستجو شده باشند .راستش من دوتا کلمهی نزدیک به هم،با یک اختلاف جزعی نوشتم و گوگل ترندز برای یکیاش نمودار رسم نکرد،برام سوال شده بود که چرا نمودار نداد.
بابت روش دومی هم که گفتی، به قول خودت دیگه گویای همه چی است هر چند که زیاد سر در نمیآرم ازاین کارا ،اما یه چیزایی فهمیدم.
از این که وقت گذاشتی و این توضیحات خوب و قابل فهم رو نوشتی ممنونم ازت دوست من.
سلام وحید جان.
قربان تو. اتفاقا من ازت ممنونم که با مطرح کردن نکتهای تو پست قبلی، بهونهی پرداختن (و شاید کمی بهتر فهمیدن) این موضوع رو فراهم کردی 🙂