(نوشته شده در ۲2 بهمن ۹۵)
.
پیشنوشت (تصمیم جدید من). بعد از تجربهی مثبت آشتی دوبارهام با کتاب (که اینجا دربارهاش نوشتهام)، تصمیم گرفتم روند مطالعاتی خودم از مطالعهی دروس متمم را هم در وبلاگم بنویسم.
الان که این متن را مینویسم، مشخصا به دنبال اهداف زیر هستم:
نمیدانم این تجربه چقدر موفقیت آمیز باشد، اما تصمیم گرفتم از همین الان آغازش کنم.
پیشنوشت2. حواشی را به معنای لغوی آن به معنی کناره و جوانب به کار میبرم (و نه معنای اصطلاحی و منفی آن) و منظورم حاشیه نویسی بر دروس است.
پیشنوشت3. این سری مطالب چون همزمان با خواندن دروس توسط من تکمیل میشوند، ذاتا کامل نیستند – مگر در ویرایش آخر که عبارت درحال تکمیل را از عنوان آنها بردارم.
پیشنوشت4. به هیچ وجه روی علمی بودن مطالب زیر حساب نکنید. اینها صرفا نتایجی هستند که من از درس گرفتهام و اگر مطمئن بودم، قطعا آنها را در متمم و در زیر خود درسها کامنت میگذاشتم – و نه اینجا.
اولین آشنایی من با بحث تحلیل رفتار متقابل، مربوط به گفتگوی محمدرضا شعبانعلی عزیز و دکتر شیری در قالب رادیو مذاکره بود.
همچنان فکر میکنم شنیدن یک گفتگو برای آغاز یک بحث، نقطه شروع خوبی باشد و هنوز هم – با وجود اینکه مدتها قبل فایل را چند باری گوش دادم – وقتی مبحثی را درباره تحلیل رفتار متقابل میخوانم، صدا و مثالهای دکتر شیری و محمدرضا جان را در ذهنم میشنوم.
لینک رادیو مذاکره (فایل چهارم از سری گفتگوها مدنظرم هست)
در این درس میخوانیم که مفهوم نوازش چیست و نوازش به چه انواعی تقسیم میشود.
** نکات:
(1)
یکی از نکاتی که بعد از خواندن نوازشهای کودکانه/بالغانه/والدانه به نظرم رسید، این بود که تصور کردم این صفت ها با حالات شخصیتی کودک/بالغ/والد در ارتباط هستند و به عبارت دیگر، این صفات مربوط به نوازش شونده یا نوازش کننده است. اما بعد با کمی فکر، به دو دلیل به نتیجه رسیدم که این صفات، صرفا قصد دارد حالتهای کلی نوازش را توضیف کند و به حالات شخصیتی نوازش کننده و نوازش شونده برنمیگردد.
دلایلم اینها بودند:
1. نوازش کننده ممکن است با هر کدام از حالات شخصیتی خود، دیگری را نوازش کند. یا اینکه میتواند آگاهانه، و وقتی در حالت بالغ خودش است، نوازشی کودکانه داشته باشد. مثلا اگر عبارت “چه لباس قشنگی پوشیدی” که نوازشی کودکانه است، آگاهانه بکار رود (با مود شخصیتی بالغ در نوازش دهنده). پس نوازش کودکانه/بالغانه/والدانه، لزوما حالت شخصیتی نوازش کننده را مشخص نمیکند.
2. دریافت نوازش، توسط کودک انجام میشود. درواقع نوازش شونده، همیشه در مود کودک خودش نوازش را دریافت میکند و اساسا کودک است که نیاز به نوازش دارد.
به خاطر این دو دلیل، فکر میکنم در تقسیم بندی نوازش به انواع نوازش کودکانه/بالغانه/والدانه، منظور صرفا حالت انتقال پیام است که احساسی است، منطقی است یا به شکل باید و نباید است (شبیه عملکرد «کودک» ، «والد» ، و «بالغ»).
(2)
در مورد نوازشهای نامشروط، طبق چیزی که از کتاب وضعیت آخر یاد گرفتم، فکر میکنم تنها اشخاصی که بالغ قوی دارند میتوانند نوازش دهندهیِ نامشروطِ مثبت باشند. بدلیل اینکه نوازش دیگران، طبیعتا با توجه کردن به آنها همراه است و این با «طبیعت غیر خوب کودک» در تضاد است. شخصی که بالغ ناپخته یا رشد نکرده دارد، ممکن است یک نوازشگر مشروط مثبت باشد و طبق همان بازیهای دوران کودکی «یکی من – یکی تو»، در صورت دریافت نوازش مثبت، متقابلا نوازش دهنده را نوازش کند.
بگذارید مثال بزنم.
چند وقت پیش – در جایی که کار میکردم، اتفاقی عجیب و نادر دیدم.
وقتی همکاران باید کار فیزیکی خاصی را بین خودشان تقسیم میکردند، یکی از خانمها، کار سخت تر را برداشت – فکر میکنم چنین اتفاقی بسیار نادر است.
وقتی از او علت را جویا شدیم، گفت : میخواهم بار بیشتر روی دوش من باشد و همکارانم را کمک کنم…
فکر میکنم شخصیتی بالغ، میتواند اینطور فکر کند (و این خوبیِ نامشروط را انجام دهد). در حالی که کودک – طبیعتا – در چنین شرایطی فکر زرنگ بازی است و اینکه کار راحت تر را انجام دهد.
2 Comments
سلام و درود بسیار بر شما
برای ارائه ی کنفرانسی با موضوع TA ، مطالب شما بسیار کمکم کرد
سپاس
سپاس
سپاس
سلامت و شاد و برقرار باشید
خوشحالم که حرفهای اینجا به دردت خورده دوست عزیز 🙂