سلام! فکر می‌کنم اینجا هستید تا درباره من بیشتر بدانید.

من، محمدرضا زمانی، یک جوانِ، حالا، 30 ساله هستم.

اگر چه هنگام نگارش این متن، در اردیبهشت 99، بیشتر از همیشه به کم‌اهمیت بودن دانشگاه باور دارم، اما انگار رسم است که از آنجا شروع می‌کنند – شاید به خاطر تاثیری که تصمیمات اوایل جوانی در زندگی بسیاری از افراد دارد. به هر حال، من با شرکت در کنکور سال 88، در رشته برق دانشگاه بوعلی سینا (همدان) پذیرفته شدم.

در 5 سالی که به خواندن ریاضیات و آمار و مدار و مغناطیس و چیزهایی شبیه اینها گذشت، به بعضی حوزه‌های دیگر هم سرک کشیدم و متوجه شدم که به کسب‌وکار و بازاریابی علاقه بیشتری دارم تا برق و الکترونیک و مخابرات.

شوق به حوزه‌های کسب‌وکاری از جمله بازاریابی و تبلیغات، با مطالعه کتابهایی به‌ویژه از برایان تریسی (درباره فروش و روانشناسی فروش)، آل‌ریس (عموما از نشر سیته) و دو کتاب تاثیرگذار «تجربه استارباکس» و «داستان وال‌مارت» (نشر مبلغان) ادامه پیدا کرده و همزمان با نزدیکی به پایان دانشگاه، روز به روز بیشتر شد.

مهم‌ترین اتفاق خوب آن دوران، آشنایی با محمدرضا شعبانعلی عزیز بود. کسی که در این وبلاگ بارها به سراغش رفته و از درس‌های آموخته از او، مطالبی نوشته‌ام.

پاییز 93، با هدف فعالیت‌های خلاقانه بازاریابی برای کسب و کارها در همدان، با چند نفر از دوستانم گروهی را به نام یاکوپ ایجاد کردیم. یاکوپ پروژه‌های موفقی اجرا کرد که سمینار ۳۰۰ نفره بازاریابی و فروش از جمله آن‌هاست. هر چند، به دلیل برخی مسائل، فعالیت این تیم چند ماه بعد از شروع، متوقف شد.

بعد از تعلیق یاکوپ، در کنار فروشندگی در فروشگاه پدرم، وقت بیشتری را به یادگیری اختصاص دادم تا دو و نیم سال بعد از 94 هم بدین منوال سپری شود. مطالعه دروس MBA متمم در موضوعات مختلف از تفکر سیستمی و حل مسئله و تصمیم‌گیری، تا تبلیغات و طراحی سیستم فروش و چندین مبحث دیگر، ماحصل این بخش از زندگی‌ام بود (کارنامه‌ام در متمم را اینجا می‌توانید ببینید).

میانه این روند در زمستان 95 با نام‌نویسی و ارسال مقاله برای گردهمایی متمم ادامه یافت و شانس پذیرش مقاله ارسالی درباره بازاریابی ویروسی (Viral Marketing)، منجر به کار فشرده چند ماه آتی‌ام در این حوزه شد (+).

طی سال‌های اخیر، در تلاشم تا در یکی از زیرمجموعه‌های نسبتا جدید بازاریابی، یعنی بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)، به کسب تجربه پرداخته و با ترکیب درک و شهود فضای آنلاین با دانش بازاریابی، در جهت توسعه کسب‌وکارها نقش آفرین باشم.

در همین راستا، مسئولیت بازاریابی دیجیتال و توسعه کسب‌وکار مجموعه‌هایی را بر عهده داشته‌ام. گروه یاکوپ هم، که بالاتر از تعلیق آن گفتم، سال 98 در زمینه بازاریابی دیجیتال و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی (Social Media Marketing) فعال شده و پروژه‌های کوچکی اجرا کرد که در تلاش برای ساختاردهی به آن هستیم.

‌ ‌

ویژگی‌های شخصیتی و ارزش‌ها

  اگر بخواهم از ویژگی‌های شخصیتی خودم بگویم؛

  • مثبت نگر هستم و فکر می‌کنم با تلاش می‌شود به زندگی خوبی رسید..
  • به بهبود مستمر و تدریجی باور دارم؛ همان کایزِن؛ به قول ژاپنی‌ها..
  • از بیکاری گریزانم..
  • سعی می‌کنم بجای غرق شدن در گذشته، نگاهم بیشتر رو به آینده باشد..
  • تلاش می‌کنم، تا آنجا که می‌شود، از دریچه طنز به زندگی نگاه کنم.

 

در این وبلاگ؛

سعی می‌کنم از دغدغه ها، مشاهدات و اتفاقات روزمره بنویسم و تا جایی که می‌توانم آنها را با ذهنی باز تحلیل کنم. البته از آنجا که نوشته‌ها و تحلیل‌ها، نتیجه نگرش من به دنیا و ماحصل لحظات زندگی‌ام «تا لحظه انتشار مطلب» هستند، ناگزیر به قضاوت شخصی آلوده خواهند بود. از این رو، معمولا اصراری بر درست بودن آنها (حتی در لحظه انتشار مطلب) ندارم و هدفم از نوشتن، صرفا خوراکی برای فکر کردن بیشتر است.

‌ ‌

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

ممنونم که تا اینجا خواندید :‌)

اگر دوست داشتید با هم آشنا شویم یا حس کردید می‌توانم در موردی کمک‌تان کنم، می‌توانید «اینجا» پیام ارسال کرده و از خودتان بگویید، یا در شبکه‌های اجتماعی با هم در ارتباط باشیم: اینستاگرام یا توییتر.