پیشنوشت (شفافسازی): همانطور که قبلا هم در مطالب مرتبط اشاره شده، نویسنده عضوی از تیم مارکتینگ نشر نوین است. اگرچه مطالب نوشته شده در اینجا نظرات شخصی هستند، ممکن است به سوگیری ناخواسته آلوده باشند. هر چند تلاش بر این بوده که اینطور نباشد، لازم است شما از این موضوع باخبر باشید.
اصل مطلب:
پنجشنبه شب گذشته، بنا به برنامهای که در نوشته قبلی اطلاع داده بودم، در دورهمی معرفی کتاب دوباره فکر کن حاضر شدم تا با دوستان شرکتکننده درباره این کتاب صحبت کنیم. درباره موارد متعددی حرف زدیم و بخشهایی از کتاب را با هم مرور کردیم و در انتها، نظراتی درباره سختیهای تجدیدنظر و رابطه آن با سرسختی و عادتسازی بین شرکتکنندگان مطرح شد.
در شروع ارایه، از آدام گرانت و شخصیت جذاب او گفتم که در ۳۹ سالگی، ۸ سال پیاپی استاد عالیرتبه مدرسه کسبوکار وارتون شده است. اینکه با افرادی مثل دنیل کانمن، نوبلیست ۸۵ سالهای مطرح در اقتصاد رفتاری و مدیریت، در رویدادهایی ظاهر شده است.
شاید برایتان جالب باشد که دنیل کانمن برای همین کتاب think again توصیهنامهای هم نوشته که از اولین مواردی است که در صفحه رسمی کتاب دیده میشود:
در ادامه از سه کتاب مطرح آدام گرانت گفتم. Give and Take (بده و بستان) که در ۲۰۱۳ منتشر شده، Originals (نوآفرینی) در ۲۰۱۶ و حالا هم Think Again (دوباره فکر کن) در ۲۰۲۱. و اینکه چرا کتاب Option B (گزینه ب) را که با شریل سندبرگِ مدیرِ ارشدِ فیسبوک نوشته، معمولا در بین کتابهای خود در نظر نمیگیرد (نویسنده دوم بوده و آنطور که شنیدهام، داستان حول محور زندگی سندبرگ است).
در گام بعد ساختار و محتوای کتاب را از نگاه خودم تحلیل کردم. از ساختار کتاب که عموما مبتنی بر تحقیقات علمی در کنار داستانپردازی است، و از اینکه گاهی، در معدود جاهایی از کتاب، بار داستانی کمی سنگینی میکند – هر چند در مقایسه با کتابهای مطرح این زمینه، داستانگویی قابل مقایسه نیست و خیلی کمتر است.
گریزی هم به لیست پرفروشهای آمازون زدم. جایی که کتاب را در رده ۳۲ ام پرفروشترینهای آمازون ۲۰۲۱ قرار داده است (لیست در زمان ارایه را اینجا میتوانید ببینید و لیست جدید را از لینک روبرو میتوانید چک کنید: Amazon Best Sellers of 2021).
صحبتها با معرفی سه بخش کتاب ادامه پیدا کرد. این سه بخش بطور خلاصه به مفاهیم زیر میپردازند:
بخش اول «تجدیدنظر شخصی» درباره موارد فردی تجدیدنظر و بازنگری است. اینکه چالشها کدامها هستند؟ سختی کار کجا خودش را نشان میدهد و اینکه چه کاری برای غلبه بر سختی تجدیدنظر و دوباره فکر کردن، اثربخشی بیشتری دارد.
فصل مربوط به میزان مناسب اعتماد به نفس، از فصلهای جذاب و آموزنده کتاب در این بخش است. گزارهای که در این فصل برای غلبه بر مانع اعتماد به نفس بیش از حد مطرح شده و مورد بررسی قرار میگیرد، اعتماد به نفس توام با فروتنی است. این عبارت بطور خلاصه یعنی به خود و تواناییمان برای یادگیری و رسیدن به اهداف باور و اعتماد داشته باشیم، اما نسبت به روشها و ابزارها، همواره به دنبال بهبود و بازنگری باشیم.
از موارد جذاب این فصل، تحقیق مطرح شده درباره اعتماد به نفس کاذب در میان مدیران کشورهای مختلف دنیاست. چیزی که در نهایت به نتیجهگیری عکسنوشته زیر منجر میشود.
انتخاب هنرمندانه عکس از سعیده صفینور عزیز است و شاید برای شما هم تداعیهایی را ایجاد کند.
در بخش دوم با عنوان «بازنگری میان فردی»، کتاب درباره راههای متقاعدسازی دیگران برای بازنگری در باورها، افکار و اندیشههایشان سخن میگوید.
در این بخش هم چالشهای جذابی که عموما برای خواننده غریبه نیستند، توسط گرانت مطرح شده و مورد بررسی قرار میگیرند.
در بخش سوم با تیتر «تجدیدنظر جمعی» نویسنده به این سوال پاسخ میدهد که چه تغییراتی در محیط و اجتماع میتواند شرایط را برای بازنگری افراد فراهم کند. دو بستر مدرسه و محل کار، از مواردی هستند که به تفصیل مورد بررسی آدام گرانت قرار گرفتهاند.
در ادامه صحبتها، به چند فصل کتاب گریزهایی زده و مثالهایی را بررسی کردیم که برای جلوگیری از طولانی شدن، فعلا از طرح جزیی آنها صرفنظر میکنم.
اما برای خاتمه این نوشته، یکی از مثالهای کتاب که برایم الهامبخش بوده را انتخاب کردم تا با هم بخوانیم.
در فصلی که نویسنده از «لذت اشتباه کردن» صحبت میکند. از اینکه چطور ترس از اشتباه بودن و اشتباه کردن، مانع از این میشود که باورها و عقاید قبلیمان را زیر سوال ببریم. چطور افرادی که پیشبینیکنندههای قهاری هستند، از اشتباه عنوان کردن پیشبینیهای خود ابایی ندارند – چون هر اشتباه در واقع آنها را به جواب نهایی نزدیکتر کرده است.
در اوایل دههی ۹۰ بود که یک فیزیکدان بریتانیایی به نام اندرو لین، کشف بزرگ خود را در معتبرترین ژورنال علمی دنیا منتشر کرد. او اولین شواهد مبنی بر چرخش احتمالی یک سیاره پیرامون یک ستارهی نوترونی را مطرح کرد – ستارهای که پس از فروپاشی مبدل به یک ابرنواختر شده است. چند ماه بعد در حین آمادهسازی ارائهی خود برای یک کنفرانس نجوم، متوجه شد که به اشتباه حرکت زمین را در یک مدار دایروی در نظر گرفته، درحالیکه در واقعیت زمین در یک مدار بیضوی میچرخد. او به طرز شرمآور و هولناکی اشتباه کرده بود. سیارهای که کشف کرده بود، اصلا وجود خارجی نداشت.
اندرو جلوی چشمان صدها همکار خود به روی صحنه رفت و به اشتباهش اذعان کرد. پس از پایان اعتراف، تمامی حضار ایستاده تشویقش کردند. یک متخصص فیزیک نجومی، این رویداد را شرافتمدانهترین اقدامی قلمداد کرد که تاکنون دیده بود. (از صفحه ۸۷ کتاب)
شما چطور؟ وقتی به اشتباه بودن چیزی که در ذهن دارید میرسید، برای یک فهم شفافتر و کمنقصتر از دنیا، از اشتباهتان لذت میبرید؟
—
پینوشت. منابعی که برای بررسی بیشتر کتاب دوباره فکر کن (think again) میتوانند مفید باشند و بعد از ارایه در گروه تلگرام مربوطه ارسال شد اینها هستند:
فایلهای یوتیوب (انگلیسی)
۱- مصاحبه آدام گرانت با onleadership
۲- خلاصه مصور بخشهایی از این کتاب
۳- مصاحبه با نویسنده کتاب سرسختی آنجلا داکورث (این مصاحبه جذاب و چالشی است. اما فکر میکنم در سطحی است که بعد از خواندن کتاب و آشنایی با مفاهیم آن میتواند جذابتر و مفیدتر باشد)
سایر منابع و فایل ارایه
۴- صفحه کتاب دوباره فکر کن در سایت شخصی آدام گرانت
۵- ویدیو تد آدام گرانت درباره کتاب دوباره فکر کن (این ویدیو تقریبا همزمان با ارایه پنجشنبه شب منتشر شد و به نظر همزمانی جالبی بود)
۶- لینک تست آنلاین و رایگان مدل رفتار ما در ۴ مود، هنگام صحبت با خود یا دیگران که در کتاب مطرح میشود. در پاسخ به این سوال که فکر میکنید در مدل مطرح شده، بیشتر اوقات در مود «واعظ» هستید، «دادستان» یا «سیاستمدار»؟ شاید هم مثل یک «دانشمند» فکر و تجدیدنظر میکنید؟
۷- فایل پیدیاف ارایه دورهمی اسکایپی پنجشنبه ۹ اردیبهشت: اینجا میتوانید دانلود کنید (PDF)
2 Comments
محمدرضا جان؛
تحت تأثیر کتابی که معرفی کردی قرار گرفتم. مطمئنم بزودی این کتاب رو پس از تکمیل مطالعه کتاب تفکر،سریع و کند از دنیل کانمن مطالعه میکنم. دیر یا زود. نظرم رو جلب کرد.
ممنونم از زحمتی که برای به اشتراکگذاریش کشیدی.
[…] یاد پست دوست خوبم محمدرضا زمانی در وبلاگش افتادم. ارائهاش از کتاب «دوباره فکر کن» از آدام گرانت. کتابی که مفهوم تجدید نظر کردن در […]