ژانویه 5, 2018
پیشنوشت. این مطلب از سری مطالب تداعی نویسی من از کلاس مذاکره محمدرضا شعبانعلی عزیز در دانشگاه شریف هست. در این جلسه بخشهایی از برگه توزیع شده در جلسه مذاکره بیلبورد و بطور خاص موضوع “موضع گیری در مذاکره” توضیح داده شده است (دانلود فایل برگه مربوطه: billboard-negotiation.pdf).
دسامبر 26, 2017
پیشنوشت صفر. از آنجا که در تمام مطالبی که در آنها کلاس مذاکره را خلاصه میکنم به نوعی تداعیهایم را از کلاس مذاکره دانشگاه شریف نوشتهام، در نظر داشته باشید که در انتهای هر جمله یک «نقل به مضمون» به قرینهی معنوی حذف شده است! پیشنوشت1. مطابق چیزی که تصمیم گرفته بودم، تداعیهای خودم را از جلسات کلاس مذاکره محمدرضا شعبانعلی در دانشگاه شریف بر روی وبلاگ میگذارم. البته الان و بعد از قسمتهای اول تا سوم (+) منطقی بود که از قسمت چهارم بنویسم. اما چون کمی از دیدن آن میگذشت، ترجیح دادم الان جلسه پنجم را بنویسم و در روزهای آینده – بعد از مرور فیلم […]
دسامبر 17, 2017
هدف این متن: ایجاد سوال در ذهن ما، برای تفکر بیشتر. توضیح مقدماتی: اواخر هفته قبل، شایعهای به سرعت در فضای توییتر، گروهها و کانالهای تلگرام و سایر بسترهای وب فارسی پخش شد: شایعهی مرگ اندی. (اندی را نمیشناسید؟ اندی لقب آندرانیک مددیان، خوانندهی فارسی ساکن لس آنجلس است.) این خبر در کمتر از یک ساعت تکذیب شد. سوالات: ۱.چرا شایعه مرگ اندی، بازتاب نسبتا گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت؟ تا جایی که حتی بعد از تکذیب خبر، تا ساعتها شاهد توییتهای کاربران توییتر و پستهای کانالهای تلگرام حول این موضوع بودیم؟ ۲. اگر بتوان گفت که شایعات هم بطور […]
دسامبر 15, 2017
وقتهایی هست که حالم خوب نیست. دقیقتر بگویم، همه چیز خوب است و «حالم» خوب نیست. برمیگردم و نگاه میکنم و دلایل این حال ناخوب را جستجو میکنم.. خیلی وقتها، خطاب به خودم میگویم: “خیلی سخت میگیری ..” دقیقا همان جملهای که بارها به دوستانم گفتهام و میگویم؛ وقتی میگویند فلان امتحان را خراب کردهاند.. یا وقتی از مشکلات کار یا زندگیشان میگویند. خیلی وقتها، حس میکنم خودم هم همینطور میشوم؛ شاید نمیخواهم پلهها را یکی یکی بروم. شاید مشکلی کوچک را الکی بزرگ کردهام. شاید… *** چند روز قبل، یکی از دوستانم حرف جالبی میزد. میگفت: آنها که لذت از زندگی را […]
دسامبر 6, 2017
در تلگرام، در گروههای کمی عضو هستم و در همانها هم تقریبا غیرفعال. علاوه بر اینکه بهنظرم تلگرام اصولا و اساسا بستر سوء تفاهم و انتقال ناقص پیام است، حسی نیز در تلگرام مانع از نوشتن با فراغِ بال میشود (احتمالا آن دسته از دوستانم که وبلاگ دارند و صفحهی سفیدِ موقع تایپ متن در وردپرس یا سایر ارائه دهندههای وبلاگ را دیدهاند این را حس کردهاند). از طرف دیگر، در تلگرام جنس حرفها عوض میشود – که به تعبیر مکلوهان: “بستر خود را بر محتوا غالب میکند.” (از حافظه نقل میکنم) [1]. بگذریم. حرفم این نیست. فقط خواستم بگویم در […]
دسامبر 2, 2017
مثل بسیاری از افراد، من هم فیلمهایی روی کامپیوترم دارم که آنها را ندیدهام؛ کتابهایی که نخوانده و ترانههایی که به آنها گوش نسپردهام. در هفتههای قبل بطور اتفاقی یکی از این محتواهای انبار شده را دیدم. انیمیشن Inside Out از pixar. بار اول آنقدر جذاب بود که شام را بهکلی فراموش کردم و غرق دیدن آن شدم. اما بعد از چند روز که میخواستم آن را برای بار دوم ببینم، اوضاع کمی بهتر بود و توانستم شامم را – هر چند که دیگر سرد شده بود – بخورم. یکی از نقاط قوت این انیمیشن، موسیقی متن زیبای آن است. موسیقی […]
دسامبر 1, 2017
این روزها همه جا از توسعه هوش مصنوعی میشنویم. اینکه دنیا در سالهای آینده شباهت زیادی به این سالها نخواهد داشت و ماشینها جای خود را بیشتر از قبل در زندگی ما باز خواهند کرد. در روزهای گذشته چند خبر درباره هوش مصنوعی دیدم که تیترهای نسبتا جذابی داشتند. در اینجا آنچه از خواندن آنها فهمیدهام یا برایم تداعی شده را مینویسم. طبیعتا سعی خواهم کرد آنچه فهمیدهام را به زبان خودم بنویسم و نه لزوما با وفاداری به متن خبر. خبر اول، درباره توییت اخیر ایلان ماسک و نگرانی او از آینده رباتها بود و اینکه عجیب نخواهد بود […]
نوامبر 12, 2017
چند سال قبل، از آنجا که فکر میکردم در توییتر میتوانم به متخصصان حوزههای مختلف دسترسی داشته باشم، در توییتر اکانتی برای خودم ایجاد کردم. آن موقع بیشتر پیگیر بازاریابی و تبلیغات بودم و اکانتهای مختلفی را هم مرتبط با علاقهام پیدا کرده بودم. بعدها، به دلیل اینکه آشنایان قدیمی زیادی در میان کاربران توییتر نداشتم و وجه مشترک زیادی هم بین خودم و کاربران آنجا احساس نمیکردم تا آشنایی جدیدی شکل بگیرد، به تدریج از فضای توییتر دور شدم. اما همیشه پستها و کاراکترهای توییتر برایم جالب و جذاب بود. طنزنوشتههایی که شاید یکی از دلایل جالب و خندهدار […]
نوامبر 7, 2017
مقدمه: مدتی قبل شروع به دیدن کلاسهای مذاکره محمدرضا شعبانعلی در دانشگاه شریف کردم (در سایت مکتبخونه). اما بعد از مدتی، این روند متوقف شد. حالا به اتفاق فرصتی پیش آمده که احساس کردم بهترین زمان برای دیدن این جلسات است. بههر حال شاید لازم باشد قبل از شروع دوباره خلاصهنویسیهایم برای این سری (که قسمت اول و دوم آن را قبلا نوشتهام) این را بگویم که به نظرم مباحث این پست و پستهای بعدی درباره کلاس مذاکره شریف، بیشتر از اینکه خلاصه کلاس و صحبتهای محمدرضا شعبانعلی عزیز باشد، برداشتهای من از آن صحبتهاست و دقیقا مشابه خلاصه کتاب، ممکن است صرفا […]
اکتبر 27, 2017
احتمالا شما هم شیب را بشناسید؛ کتاب معروف ست گادین. دیشب برای دومین بار خواندن آن را تمام کردم. به رسم بسیاری از کتابهایی که دوست دارم، این کتاب را هم دو بار پشت سر هم خواندم و بار دوم، سعی کردم کاری کنم تا مفاهیم مطرح شده در کتاب بیشتر در خاطرم بماند. کتاب، درباره یک حرف بدیهی است: اینکه «در هر لحظه» وضعیت کاری ما، روی یکی از سه حالت زیر است: 1. کاری را انجام میدهیم که فکر میکنیم سخت است. پیشرفت ما آهسته است و حین کار سختی میکشیم. اما فکر میکنیم این سختی، به پاداش […]