آگوست 6, 2017
بهنظرم هر کدوم از ما نیازمند دوستی هستیم که وقتی حالمون رو پرسید و گفتیم که خوبیم، دوباره بپرسه: “چرا عالی نیستی؟” اینطوری شاید کلی از مشکلات ما حل بشه؛ وقتی که برای عالی نبودن حالمون نیازمند یک دلیل واقعی باشیم. شما هم از این دوستها اطرافتون دارین؟ – […]
آگوست 5, 2017
چند وقتی هست که شاخکهایم به مثالهای بازاریابی دهان به دهان و محتواهای ویروسی حساستر شدند که خب احتمالا دلیل آن را میدانید – بله؛ سمینار 26 ام متمم. تصمیم گرفتم مثالهایی که در وب میبینم و به نظرم جالب هستند را اینجا جمع کنم (پس احتمالا این مطلب با […]
جولای 21, 2017
«فروش»، «بازاریابی» و خیلی از کلمات دنیای مدیریت، به دلیل مهارتی و عملی بودن (و احتمالا به زبان درست متممی، به خاطر ذهنی بودن آن کلمات و نه عینی بودنشان) تعاریف خیلی شفافی نداشته و ندارند. و شاید اشتباه نباشد اگر بگویم این لغات را هرکسی، در هر جایی و بسته […]
جولای 20, 2017
نمیدونم برای شما هم پیش اومده یا نه. اما من خیلی وقتها موقع خوندن تلگرام احساس میکنم تمرکز کافی ندارم. مخصوصا اگه یه پیام یا گفتگوی مهم داشته باشم که بخوام با تمرکز بالا بخونم، این نکته بیشتر توجهم رو به خودش جلب میکنه. راه حلی که چند وقتی هست […]
جولای 17, 2017
یه نقل قول هست که میگه: امید، همون حسیه که نیمه شب به ساعت و لیست کارهای نیمه تمامت نگاه میکنی و میگی: فردا دوباره تلاش میکنم.. پینوشت. دقت به کلمهها و انتخاب واژههای دوست داشتنی خودم رو از وبلاگ شاهین عزیز یاد گرفتم. شاهین تمرینهای زیادی برای تقویت مهارت نویسندگی داره، […]
جولای 15, 2017
امروز ظهر با شنیدن خبر مرگ مریم میرزاخانی، بهتم زد. “امکان نداره مرده باشه. دیروز تازه خبر بستری شدنش تو بیمارستان بود. خیلی بعیده امروز مرده باشه.. “ تلگرام را باز نکردم. احتمال میدادم این «شایعه»، کل تلگرام را مسموم کرده باشد. اما وقتی دیدم محمدرضا هم درباره مریم پست گذاشته… […]
جولای 14, 2017
پیشنوشت. دو سه سال پیش که هنوز این وبلاگ اختراع نشده بود، کار من این بود که جمعه شب یا شنبه صبح برم توی فیسبوک گروهمون (یاکوپ خدابیامرز) و چیزی بنویسم که دیگران رو هیجان زده کنه و بهشون انگیزه بده. البته راستش رو بخواید پیج ما چند صد فالوور […]
جولای 11, 2017
چشمهایش را گرد میکرد و با حرص به دیوار مسجد میکوبید. – به این خانه قسم رسوایش میکنم. او که با یک قوطی روغن و دو کیلو برنجِ تایلندی، هر غلطی که خواست کرد.. و باز محکم به دیوار مسجد میکوبید و چشمهایش را گرد میکرد و باز حرفهایش را […]
جولای 8, 2017
1: وبلاگنویسی به سبک راحتنویسی از روزی که در وبلاگ محمدرضا شعبانعلی عزیز (و بعدها در متمم) خواندم که هر کس باید در وبلاگنویسی سبک منحصر به خودش را داشته باشد، همواره به این فکر میکردم که سبک وبلاگنویسی من چه سبکی است و چه سبکی دوست دارم باشد. این […]
جولای 6, 2017
یکی از نوشتههای دوستداشتنی و مفید روزنوشتهها برای من، پیشنهادهاییست که محمدرضا شعبانعلی عزیز چند وقت پیش برای دوست متممیمان زینب نوشت و در آن، نکاتی را برای شروع وبلاگنویسی مطرح کرد (+). چند روز قبل، وقتی میخواستم آن نوشته را برای یکی از دوستانم که وبلاگنویسی را تازه شروع کرده بفرستم، فرصتی […]