پیشنوشت. چند روز پیش وبلاگ یکی از دوستانم را میخواندم. مطلبی نوشته بود با این مضمون که یک فرد متوسط و معمولیست، دقیقا عین دیگران. – و البته اینکه دوست دارد پیشرفت کند و دیگر معمولی نباشد. یادم افتاد که قبلا هم با یکی دیگر از دوستانم بر سر موضوع “معمولی بودن” مقداری بحث نموده بودیم. کمی با خودم فکر کردم. و از آنجا که در ماشین بودم، تصمیم گرفتم موبایلم را در بیاورم و شروع کنم به نوشتن در نُتِ موبایل. حاصل، متن زیر شد که طبق روال معمول در سریِ «تراوشات ذهنی یک دیوانه»، کمترین ویرایش را داشته است: ما […]