فوریه 22, 2017

درباره‌ی مهاجرت (خاطره‌ای از کلاس مرحوم فریدی)

(نوشته شده در 4 اسفند ۹۵) . پیش‌نوشت. فکر می‌کنم ذهن همه‌ی ما حداقل یکبار راجع به مهاجرت فکر کرده. خواه مهاجرت به یک شهر بزرگتر (مثل تهران) یا مهاجرت به خارج از کشور مثل اروپا و استرالیا. من هم در مقطعی – حدود دو یا سه سال پیش – به شدت درگیر این موضوع بودم و دوست داشتم ببینم حال من در اینجا خوب‌تر خواهد بود یا در جایی دیگر. راستش را بخواهید هنوز هم هر از گاهی به این موضوع فکر می‌کنم. اصل نوشته: با پسرخاله ام – که مهندسی شیمی می‌خواند – هماهنگ کرده بودم. سر یکی از […]
ژوئن 3, 2017

تکرارِ یک کار تکراری

مقدمه. اینجا یک خاطره نوشته‌ام. بدون هیچ نتیجه‌گیری خاصی. شاید بعدا بیشتر درباره‌اش نوشتم. ‌ ‌اصل نوشته: حدود هفت – هشت سال پیش بود. رفته بودم نانوایی و در صف بودم تا چند سنگک بگیرم. صف طولانی بود و من با یکی از دوستان آن روزهایم، بیرون نانوایی نشسته بودیم تا نوبتمان برسد. آن روزها اینکه هر روز نیم ساعت یا یک ساعت در صف نان بایستی چیز چندان عجیبی نبود. از خیلی چیزها حرف می‌زدیم. بالاخره باید زمان می‌گذشت و در نبود موبایل و تبلت و اینترنت، حرف زدن با دوستان و آشنایان تنها چاره کار به نظر می‌آمد. به […]
جولای 14, 2017

در انتهای ناحیه امن، (تازه) زندگی شروع می شود

پیش‌نوشت. دو سه سال پیش که هنوز این وبلاگ اختراع نشده بود، کار من این بود که جمعه شب یا شنبه صبح برم توی فیسبوک گروه‌مون (یاکوپ خدابیامرز) و چیزی بنویسم که دیگران رو هیجان زده کنه و بهشون انگیزه بده. البته راستش رو بخواید پیج ما چند صد فالوور بیشتر نداشت و هدف بیشتر از اینکه هیجان زده کردن بقیه باشه، انرژی دادن به خود بچه‌های گروه و خودم بود. روشم هم ساده بود. معمولا تو پینترست می‌چرخیدم و یکی از نقل قول‌هایی که حس می‌کردم جالب‌تر هست رو برمی‌داشتم و همراه یک متن مختصر، روی پیج می‌ذاشتم. امروز […]
دسامبر 27, 2021
قوانین زندگی من - هرگز مهم ترین ها را سریع به اشتراک نگذار

مهم‌ترین‌ها را به اشتراک نگذار (قوانین زندگی من)

حتما برای شما هم پیش آمده که چیزهایی در مسیر زندگی آموخته باشید که شاید نتوانید از آنها بطور منطقی دفاع کنید، اما برای خودتان حکم قطعی داشته باشند. قواعدی مقدس برای خودتان که طبق آنها فکر کنید، تصمیم بگیرید و رفتار کنید. من هم چنین لیستی در ذهنم دارم. همان‌هایی که شاید بتوانم آنها را قوانین زندگی من بنامم. مشخص است که قوانین زندگی هر کس، شاید از دید دیگران پایه و اساس منطقی نداشته باشد. یا خلاف منطق گروهی از افراد باشد، چون ممکن است از روش دیگری بجز منطق در ذهن تثبیت شده باشند. قوانینی که اینجا می‌نویسم […]