فوریه 17, 2017

نکاتی پراکنده درباره هدیه‌ی سال نو – تقویم و سررسید، یا کتاب؟

(نوشته شده در ۲9 بهمن ۹۵) . هر سال و با نزدیک شدن به ماه‌های پایانی سال، شرکت‌ها و سازمان‌های زیادی مشغول سفارش هدایای تبلیغاتی به ویژه تقویم و سررسید، و دادن این نوع هدایا به مشتریانشان هستند. چند وقتی هم هست که در جاهای مختلف از ارجحیت کتاب بر هدایای سنتی می‌شنویم. از طرفی، انصافا حس خوب هدیه گرفتن یک تقویم در آستانه‌ی سال جدید، حسی نیست که بشود آن را انکار یا پنهان کرد. خلاصه در این گرداب انواع نظرات و سلایق و جدال بین منطق و احساس، بعضی نکاتی که در این رابطه به ذهنم می‌رسد را اینجا می‌نویسم: […]
فوریه 15, 2017

هر دستمالی را بهر کاری ساختند

(نوشته شده در ۲8 بهمن ۹۵) . چند روز پیش اتفاقی ساده افتاد که باعث شد نتیجه‌ای راه راه از آن بگیرم. گفتم آنرا اینجا هم بنویسم. داستان از اینجا شروع شد که چند روز پیش و وقتی برای رفتن به جایی عجله داشتم، موقع پوشیدن کفشم متوجه شدم که کفشم خاکی و گلی است و اصلا اوضاع مناسبی ندارد – که احتمالا بدلیل بارش روز قبل بوده. از آنجایی که نمی‌خواستم با کفش خاکی بیرون بروم، دویدم تا بلکه چیزی پیدا کنم و خاک از روی کفشم بزدایم. از آنجا که هیچ چیزی در جاکفشی پیدا نکردم، از روی عادت […]
فوریه 14, 2017

وقتی هیچ کس وجود ندارد

(نوشته شده در ۲7 بهمن ۹۵) . نمیدانم حس رقابتی چقدر در شما زنده است. اما در من این حس نسبتا فعال است. وقتی می‌خواهم کاری را انجام دهم، شاخک‌هایم فعال می‌شوند و انرژی ام چندین برابر می‌گردد: می‌خواهم بهترین باشم. وقتی به موردی بر می‌خورم که کاری مشابه کار من انجام می‌دهد هم اوضاع از این قرار است. اما به تجربه دیده‌ام که این انرژی و این شور و نشاط رقابتی – لاقل در من – خیر و برکت نداشته است. بزودی بجای کار بیشتر، بیشتر فکر می‌کنم که حالا باید فلان کار را بکنم و حالا که رقیبم فلان […]
فوریه 13, 2017

پیرامون «مشتری مداری»

(نوشته شده در ۲6 بهمن ۹۵) . پیش‌نوشت. من درباره علم بازاریابی ادعای خاصی ندارم. اما گاه و بیگاه اتفاقاتی در اطرافم می‌بینم که سعی می‌کنم آنها را از منظر یک علاقه‎‌مند به بازاریابی، تحلیل کنم. این نوشته هم یکی از آن دفعات است. یکی از واژه‌هایی که این روز‌ها زیاد می‌شنویم، «مشتری مداری» است. مدیر شرکتی که در تلویزیون مصاحبه می‌کند می‌گوید: محصولات ما کیفیت بالایی دارند و ما مشتری مدار هستیم… محمد آقا که سر کوچه قصابی زده هم از مشتری مداری می‌گوید. اهل فامیل هم وقتی می‌خواهند درباره‌ی کسب و کاری نظر بدهند، می‌گویند فلانی اگر مشتری‌مدار و خوش‌برخورد […]