اسفند ۱۱, ۱۴۰۳
۵ کتاب خواندنی - کانال یوتیوب معرفی کتاب من

کانال یوتیوب معرفی کتاب من [نسبتا جدید!] + لینک معرفی کتاب ها

تاریخ آخرین نوشته در وبلاگ نشان می‌دهد که مدت‌هاست اینجا ننوشته‌ام. البته در فضای آنلاین کاملا خاموش هم نبودم. هر از گاهی در اینستاگرام و تلگرام چیزهایی می‌نوشتم. و یک کنجکاوی جدید هم برای خودم درست کرده بودم: یک کانال یوتیوب معرفی کتاب! همه چیز هم از یک ماجراجویی ساده شروع شد که ببینم درست کردن ویدیو در یوتیوب چه طعمی دارد. اما بعد حس کردم که چه خوب می‌شود اگر ادامه‌اش بدهم. در این مدت درباره کتاب‌های مختلفی که خواندم، در کانال یوتیوب هم صحبت کردم. می‌دانم که این معرفی خیلی ناقص بود، اما صرفا می‌خواستم لیستی از ویدیوهای […]
بهمن ۱۶, ۱۴۰۲
بنر کتاب بازی بخت قدم زدن مستانه لئونارد لیونارد ملودینو نشر آریانا قلم

گام‌زنی مستانه | معرفی کتاب بازی بخت | لئونارد ملودینو

اگرچه نوشتن از کتاب‌ها معمولا برایم خیلی سخت نیست، نوشتن از کتاب بازی بخت از همان عنوان مطلب دشوار به نظر می‌رسید. دلیل این بود که معمولا برای کتاب‌ها «معرفی و نقد» می‌نویسم، اما این یکی را انقدر دوست داشتم که دیدم به‌سختی می‌توانم سخن به نقدش باز کنم. از طرف دیگر، چون کمی بیشتر از دو هفته طول کشیده تا آن را بخوانم، احساس می‌کنم با یک‌بار خواندنش مطالب در ذهنم چندان منسجم نشده. همه این‌ها را نوشتم که بگویم فعلا این مطلب را به عنوان یک مقدمه برای معرفی کتاب بازی بخت در نظر بگیرید تا تلاش کنم […]
آذر ۲۲, ۱۴۰۲
کتاب پیاده روی و سکوت نوشته ارلینگ کاگه ترجمه شادی نیک رفعت نشر گمان

به بهانه کتاب پیاده روی و سکوت نوشته ارلینگ کاگه

چند ماه پیش بود که فهمیدم پیاده روی یکی از چیزهایی است که می‌تواند حال روحی خرابم را کمی بهتر کند. از همان موقع شروع کردم به پیاده روی عصرگاهی. خیلی اوقات تنها می‌رفتم و گاهی، با دوستانی همراه می‌شدم. همان حوالی بود که مریم کتاب پیاده روی و سکوت را هم پیشنهاد کرد. با فاصله کوتاهی خواندن این کتاب را شروع کردم. دوست دارم از تجربه خودم از پیاده روی هم بگویم، اما با خودم گفتم فعلا یک متن کوتاه به بهانه کتاب بنویسم تا اگر شما هم خوشتان آمد، شاید در کتابفروشی نگاهی به آن انداختید. چرا کتاب […]
شهریور ۲۹, ۱۴۰۲
کتاب پیاده روی و سکوت نوشته ارلینگ کاگه ترجمه شادی نیک رفعت نشر گمان

صمیمیت و سکوت

بالاخره کتاب «پیاده‌روی و سکوت در زمانه هیاهو» را شروع کردم و تا نیمه کتاب، یعنی آخر فصل سکوت، پیش رفتم. حس عجیبی داشت خواندن کلمات و حرف‌ها و آواها، درباره ساکت بودن. الان که صد صفحه را یکبار سریع ورق زدم، انتخاب چیزی که بشود نقل کرد راحت نبود. این جمله را، با تغییرات کمی در ساختار، اینجا به یادگار می‌گذارم: حرف‌زدن و گوش دادن به حرف‌ها را دوست دارم، اما به تجربه می‌گویم، که نزدیکی و صمیمیت واقعی با سکوت ایجاد می‌شود. تا اینجای کار، حس خواندن کتاب برایم شبیه نوشیدن چای داغ در زمستان بود؛ دلچسب و […]