پیشنوشت. این نوشته کاملا آشفته است. اما قصد ندارم ویرایشش کنم. پیشاپیش از اشکالات نگارشی و عدم انسجام آن عذر میخواهم. اصل نوشته: معمولا به سر مزار نمیروم. به نظرم وقت گذاشتن برای مردهها – از هر نوعی که باشد – وقت تلف کردن است. مادربزرگ من – آخرین بازماندهی مادربزرگ و پدربزرگی ام – چند ماه پیش به رحمت خدا رفت. طبیعتا خیلی ناراحت شدم (خدا رفتگان شما را هم بیامرزد). یکی از آشنایان گفت: “تو که دوربین داری، بیا و از خانهی او عکاسی کن. عکسها یادگاری میمانند و … .” وقتی این پیشنهاد را داد، به نظرم […]