اخیرا که با آشنایان و هم سن و سال های خودم صحبت میکنم، صحبت از آینده میشود و برنامه هایی که برای آن داریم. گاهی تکه ای از چیزی را که فکر میکنم درست است به آنها میگویم. البته اوایل با همه یک جور صحبت میکردم. اما میدیدم اکثرا چشمانشان گرد میشد و یک علامت سوال بزرگ روی سرشان ایجاد میشد! تا جایی که شاید اگر نمیخندیدم و احساس نمیکردند که دارم شوخی میکنم، به این فکر میافتادند که باید با تیمارستان تماس بگیرند! مثلا وقتی صحبت از کار میشد، میگفتم: چرا باید زندگی را چند تکه کرد. آیا نمیشود همه […]