در اینجا خلاصه ی کتاب هایی که می‌خوانم رو قرار می‌دم. این خلاصه ی کتاب ها غالبا در زمینه‌های علاقه‌ام یعنی مدیریت، روانشناسی، مذاکره، بازاریابی و فروش و تبلیغات هستند.

فوریه 25, 2017

خلاصه‌ی کتاب (4): فصل 12 کتاب وضعیت آخر (تامس هریس)

(نوشته شده در 8 اسفند ۹۵) . میدونم بهونه آوردن اصلا کار درستی نیست، اما با این حال می‌خوام بهونه بیارم که هفته گذشته کمی سرم شلوغ بود! از طرفی، فصل 12 هم نسبت به فصل‌های قبلی، متن ثقیل تری داشت و برای فهم‌ قسمت‌هایی از کتاب مجبور بودم با تمرکز بالایی گاها بخش‌هایی رو دو یا چند باره بخونم. به هر حال، این هفته هم کتاب تمام نشد و باید لذت اعلام تمام کردن کتاب را تا هفته‌ی بعد به تاخیر بیاندازم. اما در این فصل، نکته‌ی جالبی که مورد بحث قرار گرفت، موضوع رابطه‌ی “دین و تجربه‌ی دینی” با […]
مارس 4, 2017

خلاصه‌ی کتاب (5): فصل ۱3 کتاب وضعیت آخر (تامس هریس)

(نوشته شده در 14اسفند ۹۵) . این هفته‌ هم مطابق روال هر شنبه، خلاصه کتاب‌های خوانده شده در طول هفته را اینجا قرار می‌دهم. طی هفته‌ی گذشته، فصل 13 (و آخر) کتاب وضعیت آخر، تامس هریس را خوانده و خلاصه کردم. در این فصل نویسنده درباره کارکرد های مدل تحلیل رفتار متقابل برای بررسی رفتارهای اجتماعی و تعامل بین ملت‌ها صحبت کرده و آن را با مثال‌های متنوع تشریح می‌کند. طبیعتا، همانطور که قبلا هم اشاره کرده‌ام، احساس من این است که برای فهم عمیق مباحث مطرح شده، خواندن متن کتاب قابل جایگزینی با چیز دیگری نمی‌تواند باشد. هر چند احتمالا بعد از […]
مارس 11, 2017

کپی رایت، حقوق مولف و دزدی … راه درست کدام است؟

1 فردا شنبه است و من مطابق معمول باید خلاصه‌ی کتاب‌هایی را که طی هفته خوانده‌ام روی وبلاگ قرار بدهم. همانطور که قبلا هم گفتم، ایده‌ی قرار دادن خلاصه‌ی کتاب، مربوط به امین آرامش عزیز بود و همین ایده‌ باعث شد کتابخوانی ام – بعد از چند ماه که تقریبا صفر شده بود – دوباره جان بگیرد و کم کم شروع شود (+). این هفته‌ هم به همین منوال گذشت و من برای هر فصلی که تمام می‌کردم، خلاصه‌ای از نکاتی که متوجه می‌شدم را در برگه‌ای می‌نوشتم. البته در نوشتن خلاصه‌ها، سعیم – مثل قبل – بر این بود که […]
اکتبر 5, 2018
خلاصه کتاب چکش بصری - برای جایگاه سازی به میخ کلامی و چکش بصری نیاز داریم - لورا ریس

پیام را با «میخِ کلام» و «چکشِ تصویر» حک کنید (خلاصه کتاب چکش بصری)

پیش‌نوشت. مدتی بود که از پایین بودن ساعات مطالعه کتاب خودم شرمنده بودم تا اینکه چند هفته قبل «تغییری نسبتا کوچک» در رفتارم ایجاد کردم: موقع رفتن به سر کار بجای کیف یا تبلت، کتاب در دستم گرفتم. هرچند مسیر رفت و آمد من کوتاه است، همین تغییر کوچک باعث شد تا علاوه بر شروع دوباره مطالعه، حس بهتری هم نسبت به کتابهای کتابخانه‌ام – که مدت‌هاست خریدمشان – داشته باشم. حالا اولین سوغاتی این «تغییر نسبتا کوچک» را اینجا مینویسم: خلاصه‌ای از کتاب چکش بصری.