بعید میدانم تابحال هیچ کدام از پستهای وبلاگ را با هیجانی در این حد نوشته باشم! این کتاب را دقایقی پیش آقای پستچی برایم آورد. هر چند امین از قبل بهم خبر داده بود و میدانستم که کتاب را برایم خواهد فرستاد، اما دیدن کتاب به همراه دستنوشتهی دوستان متممی، حالم را خووبِ خووب کرد 🙂 دوستان عزیزم یاور مشیرفر، فواد انصاری و امین کاکاوند، بر ابتدای این کتاب نوشتهای اضافه کرده و آن را برای نفر بعدی (با همین ترتیبی که نوشتم) پست کردهاند. از اینکه یادداشت بعدی را من خواهم نوشت، از همین الان در آسمانها […]