(نوشته شده در 21 بهمن ۹۵) . امشب برف میبارید. مدت زیادی بود که به پیادهروی شبانه نرفته بودم – قبلتر ها یکی از کارهای مورد علاقهام قدم زدن در سکوت شب و فکر کردن بود. به کارهایی که باید انجام میدادم نگاه کردم. لیست کارها مثل همیشه پُرِ پُر بود. […]