می 10, 2017

با تمام برگه‌های دستت بازی کن..

گاهی می‌شود دلمان چیزی را می‌خواهد، اما می‌ترسیم که ابراز کنیم – حتی در برابر خودمان. با خودمان می‌گوییم : اگر نشد، چه… شاید از این بترسیم که در مقابل خودمان کوچک شویم. از این بترسیم که اگر نشد و «مردم» به ما خندیدند، چطور سرمان را بالا بگیریم.. و شروع می‌کنیم به محافظه کاری. اما گاهی هم ممکن است با تمام قوایمان برای هدفی بجنگیم. از همه چیزمان برایش بزنیم. برای هدفی که فکر می‌کنیم «ارزش جنگیدن دارد» .. در جنگ البته، تلفات همیشه هست – و ما هم آن را با تمام وجودمان قبول کرده‌ایم، چون فکر می‌کنیم […]
می 9, 2017

مصداق‌های استفاده از مفهوم “شانس” در بازاریابی (2)

پیش‌نوشت. در نوشته قبلی، به «ذهنی بودن» مفهوم شانس اشاره کردم. همچنین درباره برداشت عمومی از شانس و دیدگاه علمی هم کمی صحبت کردم (اینجا: +). در این نوشته، به مصداق‌های مورد استفاده اهالی بازاریابی از مفهوم شانس، که در اطرافم دیده و به خاطر دارم، می‌پردازم. ‌ ‌ اصل نوشته: علی‌رغم اینکه در مطلب قبلی نوشتم ذهن غالب انسان‌ها بیشتر به بدشانس بودن خودشان تمایل دارد تا خوش شانس بودن (لااقل در این نقطه جغرافیایی)، اما همچنان فکر می‌کنم حسی در درونمان می‌گوید که “ممکن است” گاهی هم اتفاقات خوبی برای ما بیوفتد. به عبارتی، با خود فکر می‌کنیم که […]
می 7, 2017

استفاده از مفهوم شانس در بازاریابی (1) : مقدمه‌ای درباره “شانس”

پیش‌نوشت. چند وقتی بود می‌خواستم راجع‌به شانس بنویسم. ذهنم و حرف‌هایم منسجم نمی‌شدند و مدام پشت گوش می‌انداختم و به خودم می‌گفتم که صبر کن تا در فرصتی بهتر، یک مطلب کامل بنویسی. اما الان تصمیم گرفتم نوشتن را بیش از این به تاخیر نیاندازم و حرفهایم را در قالب چند پست جداگانه (اما به هم مرتبط) بنویسم. احتمالا لازم به توضیح نباشد که این سری مطالب مثل اکثر نوشته های این وبلاگ، حاصل دیده‌ها و شنیده‌ها و تحلیل‌های من – به عنوان یک فرد علاقه‌‌مند به بازاریابی – بوده و به قضاوت شخصی آلوده می‌باشد. همچنین بدلیل اشتفاده از […]
می 6, 2017

تغییر مفهوم ذهنی واژه‌ها (به مناسبت روز معلم)

پیش‌نوشت. دیر شده. خیلی. با خودم کلی کلنجار رفتم که این پست را بنویسم یا نه، که بالاخره تصمیم گرفتم بنویسمش. (دلیل این تاخیر را در پی‌نوشت می‌گویم). ‌ ‌ اصل نوشته. بعضی کلمات هستند که در زندگی، گاهی به مرور زمان یا گاهی بصورت ناگهانی، معنایشان برای ما تغییر می‌کند. ‌ ‌ * احتمالا در بسیاری از موارد، تعامل ما با محیط (شامل رفتارهای دولت، برخوردهای روزمره‌ با «مردم»، ارتباط با اطرافیان و آشنایی و ارتباط با دوستان جدید و موارد مشابه)، روندی را شکل می‌دهد که طی آن روند، معنی ذهنی و احساس ما نسبت به کلمات می‌تواند بتدریج عوض […]