می 5, 2017

منطق “من” درباره شرکت در انتخابات

پیش‌نوشت صفر. آنچه در این مطلب می‌نویسم، صرفا منطق من هست و شاید درست هم نباشد. هر چند امروز باور من است و برای خودم، کاملا قابل اتکا. ‌ ‌پیش‌نوشت یک (چرا این مطلب را نوشتم؟). در روزهای اخیر، افرادی را در کوچه و خیابان و تاکسی و … می‌بینم که غر می‌زنند از وضعیت موجود. درباره اقتصاد ناراضی‌اند. درباره رعایت نشدن حقوق خود ناراضی‌اند. درباره اجتماع ناراضی‌اند. درباره نان ناراضی‌اند. درباره آزادی ناراضی‌اند. و خلاصه درباره همه چیز ناراضی‌اند. و همزمان، هیچکدام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را نمی‌پسندند و دوست ندارند (انگار می‌خواهند تی‌شرت بخرند). یا گاهی، تمام نامزدهای ریاست […]
می 3, 2017

درباره هنر شاگردی کردن

درباره شاگردی کردن و اهمیت آن، حرف‌های زیادی شنیده‌ام. قبل‌ترها، از بزرگترها می‌شنیدم که می‌گفتند : این آقایی که انقدر  خوب کاشی می‌زند، چند سال پیش فلان اوستا شاگرد بوده. این آقا که الان جزو بهترین کابینت‌سازان این منطقه است، مدتی پیش آقای نجار، شاگرد ایستاده. صاحب این مکانیکی که الان کارش سکه شده، سال‌ها ور دست اوستا فلانی آموزش دیده و مهارت پیدا کرده. همچنین بود درباره شیرینی‌پز های موفق، مغازه‌داران موفق و … . همچنین، مصداق‌هایی از عدم رعایت این نکته را هم در اطرافم می‌بینم. بعضی افرادی که می‌شناسم، به پشتوانه‌ی سرمایه نسبتا خوبی که در طی […]
می 1, 2017

Ji Lee ؛ مثالی برای کار نکردن خارجی‌ها (حرفهای روزمره)

پیش‌نوشت. احتمالا خبر دارید که امین آرامش عزیز، سری‌ مطالبی به نام کار نکن در وبلاگ خود دارد. ایده‌ی امین در آنجا، همان ایده‌ی معروف است که می‌گوید “شاید به جای اینکه مدام به دنبال رفتن به تعطیلات و فرار از کار کردن باشیم، بهتر باشد کاری را انجام دهیم که خود آن کار برایمان تعطیلات محسوب شود”. از آنجا که من هم به این نظر معتقد و علاقه‌مند بودم، از همان قسمت‌های اول عاشق سری نوشته‌های کار نکن شدم (کل سری را اینجا می‌توانید ببینید : +). دیروز و با اتفاقی که در زیر برایتان تعریف خواهم کرد، به […]
آوریل 29, 2017

خبر خوش شنبه صبح، از امین کاکاوند عزیز

بعید می‌دانم تابحال هیچ کدام از پست‌های وبلاگ را با هیجانی در این حد نوشته باشم! ‌ ‌ ‌ ‌ این کتاب را دقایقی پیش آقای پستچی برایم آورد. هر چند امین از قبل بهم خبر داده بود و می‌دانستم که کتاب را برایم خواهد فرستاد، اما دیدن کتاب به همراه دست‌نوشته‌ی دوستان متممی، حالم را خووبِ خووب کرد 🙂 دوستان عزیزم یاور مشیرفر، فواد انصاری و امین کاکاوند، بر ابتدای این کتاب نوشته‌ای اضافه کرده و آن را برای نفر بعدی (با همین ترتیبی که نوشتم) پست کرده‌اند. از اینکه یادداشت بعدی را من خواهم نوشت، از همین الان در آسمان‌ها […]