مارس 15, 2017

فکرهای صبحگاهی 25 اسفند: “آیا گذر زمان نسبی است؟”

امروز صبح – موقع خوردن صبحانه – با خودم فکر می‌کردم که: “امروز تازه 25 ام است! انگار خیلی وقت پیش بود که 20 ام و 21 ام بود! …” نمیدانم. شاید به خاطر بیشتر شدن حجم کاری باشد. یا شاید به خاطر نزدیک شدن به آخر سال و اثر روانی ناشی از نقطه پایان… تا جایی که یادم می‌آید اینطور بوده که سرعت گذر زمان همیشه رو به افزایش بوده. که روزها و هفته ها یکی بعد دیگری سپری شوند.. دوباره تقویم را نگاه می‌کنم. دوباره با خودم می‌گویم: خدا را شکر که لااقل چهارشنبه است! اگر سه شنبه بود دیگر […]
مارس 19, 2017

به بهانه عید نوروز

اگر کمی رفتار ها رو کمی بررسی کنیم، عید نوروز هم پدیده ی جالبی است برای فکر کردن. متن زیر را امروز عصر و به بهانه عید نوروز نوشتم. اما سرم شلوغ شد و فرصت نشد منتشرش کنم. به بهانه نوروز الان که این متن را می‌نویسم، خیابان شلوغ است. انگار بیشتر مردم در پی آجیل و میوه هستند. کسانی که میوه می‌خواهند دارند بین وانت بار های میوه فروش و مغازه دارها می‌چرخند و مدام گله می‌کنند که چرا کیفیت یکی پایین است و قیمت دیگری بالا. و چرا رویای – شاید کودکانه‌ی – جنس خوب و قیمت ارزان، هنوز […]
مارس 26, 2017

از تاکسی، تا قلیان و تا فتحعلی شاه قاجار

پیش‌نوشت. متن زیر طولانی، پراکنده و حاوی برداشت‌های شخصی است و کمترین ویرایش روی آن انجام شده. به‌نظرم گزینه‌ی مناسبی برای خواندن نباشد. اصل نوشته: مقدمه دیروز برای دیدن چند دوستِ عزیز، دل به جاده زده و کنار مسافرکش گرامی نشسته بودم. معمولا در این مواقع، هندزفری به گوشم می‌گذارم و سعی می‌کنم چیز مفیدی گوش بدهم – یا لااقل تحلیل ها و دغدغه های غیر مفید نشنوم. اما این بار آقای راننده کمی آشنا بود – یا من اینطور احساس می‌کردم. این بود که فکر کردم شاید قطع کردن حرف او و درآوردن هندزفری، بی ادبی باشد. صبر کردم تا […]
آوریل 19, 2017

تمرین زبان بدن در بانک!

پیش‌نوشت. تا جایی که من می‌فهمم، تکیه بر خوانده ها درباره زبان بدن از کتابها و مقالات، و تلاش برای تحلیل و آنالیز آدمهای اطراف طبق آن کتابها و مقالات، کاری علمی نیست. آنهم کتابها و مقالات غیر بومی که طبیعتا و با توجه به فرهنگی بودن شدید این بحث، نمی‌توانند در فرهنگ ما چندان کاربردی داشته باشند. بنابراین کل نوشته‌ زیر را صرفا به عنوان مشاهده و خیال‌پردازی نویسنده در نظر بگیرید (هر چند برایم جالب است که این زبان بدن را در بانک های دیگر هم به دفعات مشاهده کرده‌ام). اصل نوشته: به نظر می‌رسد برای افرادی که به مترو […]